The current route :
سعدی شیرازی
اگر دستم رسد روزي که انصاف از تو بستانم
اگر دستم رسد روزي که انصاف از تو بستانم شاعر : سعدي قضاي عهد ماضي را شبي دستي برافشانم اگر دستم رسد روزي که انصاف از تو بستانم تو صبر از من تواني کرد و من صبر از تو نتوانم...
سعدی شیرازی
آن نه رويست که من وصف جمالش دانم
آن نه رويست که من وصف جمالش دانم شاعر : سعدي اين حديث از دگري پرس که من حيرانم آن نه رويست که من وصف جمالش دانم همه خوانند نه اين نقش که من ميخوانم همه بينند نه اين...
سعدی شیرازی
گر تيغ برکشد که محبان هميزنم
گر تيغ برکشد که محبان هميزنم شاعر : سعدي اول کسي که لاف محبت زند منم گر تيغ برکشد که محبان هميزنم گو سر قبول کن که به پايش درافکنم گويند پاي دار اگرت سر دريغ نيست ...
سعدی شیرازی
چشم که بر تو ميکنم چشم حسود ميکنم
چشم که بر تو ميکنم چشم حسود ميکنم شاعر : سعدي شکر خدا که باز شد ديده بخت روشنم چشم که بر تو ميکنم چشم حسود ميکنم باورم اين نميشود با تو نشسته کاين منم هرگزم اين...
سعدی شیرازی
تا خبر دارم از او بيخبر از خويشتنم
تا خبر دارم از او بيخبر از خويشتنم شاعر : سعدي با وجودش ز من آواز نيايد که منم تا خبر دارم از او بيخبر از خويشتنم که وجودم همه او گشت و من اين پيرهنم پيرهن ميبدرم...
سعدی شیرازی
امروز مبارکست فالم
امروز مبارکست فالم شاعر : سعدي کافتاد نظر بر آن جمالم امروز مبارکست فالم کاختر به درآمد از وبالم الحمد خداي آسمان را يا عشوه هميدهد خيالم خوابست مگر که مينمايد...
سعدی شیرازی
تا تو به خاطر مني کس نگذشت بر دلم
تا تو به خاطر مني کس نگذشت بر دلم شاعر : سعدي مثل تو کيست در جهان تا ز تو مهر بگسلم تا تو به خاطر مني کس نگذشت بر دلم داروي دوستي بود هر چه برويد از گلم من چو به آخرت...
سعدی شیرازی
گر نظري کني کند کشته صبر من ورق
گر نظري کني کند کشته صبر من ورق شاعر : سعدي ور نکني چه بر دهد بيخ اميد باطلم گر نظري کني کند کشته صبر من ورق کي ز دلم به دررود خوي سرشته در گلم سنت عشق سعديا ترک نميدهي...
سعدی شیرازی
هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم
هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم شاعر : سعدي نبود بر سر آتش ميسرم که نجوشم هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم شمايل تو بديدم نه صبر ماند و نه هوشم به هوش بودم از اول که دل...
سعدی شیرازی
غم زمانه خورم يا فراق يار کشم
غم زمانه خورم يا فراق يار کشم شاعر : سعدي به طاقتي که ندارم کدام بار کشم غم زمانه خورم يا فراق يار کشم نه قدرتي که به شوخيش در کنار کشم نه قوتي که توانم کناره جستن از...