The current route :
سعدی شیرازی
شنيدم که از نيکمردي فقير
شنيدم که از نيکمردي فقير شاعر : سعدي دل آزرده شد پادشاهي کبير شنيدم که از نيکمردي فقير ز گردنکشي بر وي آشفته بود مگر بر زبانش حقي رفته بود که زورآزماي است بازوي جاه...
سعدی شیرازی
چو دور خلافت به مأمون رسيد
چو دور خلافت به مأمون رسيد شاعر : سعدي يکي ماه پيکر کنيزک خريد چو دور خلافت به مأمون رسيد به عقل خردمند بازي کني به چهر آفتابي، به تن گلبني سر انگشتها کرده عناب رنگ...
سعدی شیرازی
شنيدم که از پادشاهان غور
شنيدم که از پادشاهان غور شاعر : سعدي يکي پادشه خر گرفتي بزور شنيدم که از پادشاهان غور به روزي دو مسکين شدندي تلف خران زير بار گران بي علف نهد بر دل تنگ درويش، بار...
سعدی شیرازی
چو الپ ارسلان جان به جانبخش داد
چو الپ ارسلان جان به جانبخش داد شاعر : سعدي پسر تاج شاهي به سر برنهاد چو الپ ارسلان جان به جانبخش داد نه جاي نشستن بد آماجگاه به تربت سپردندش از تاجگاه چو ديدش پسر...
سعدی شیرازی
قزل ارسلان قلعهاي سخت داشت
قزل ارسلان قلعهاي سخت داشت شاعر : سعدي که گردن به الوند بر ميفراشت قزل ارسلان قلعهاي سخت داشت چو زلف عروسان رهش پيچ پيچ نه انديشه از کس نه حاجت به هيچ که بر لاجوردين...
سعدی شیرازی
شنيدم که در مصر ميري اجل
شنيدم که در مصر ميري اجل شاعر : سعدي سپه تاخت بر روزگارش اجل شنيدم که در مصر ميري اجل چو خور زرد شد بس نماند ز روز جمالش برفت از رخ دل فروز که در طب نديدند داروي موت...
سعدی شیرازی
جهان اي پسر ملک جاويد نيست
جهان اي پسر ملک جاويد نيست شاعر : سعدي ز دنيا وفاداري اميد نيست جهان اي پسر ملک جاويد نيست سرير سليمان عليهالسلام؟ نه بر باد رفتي سحرگاه و شام خنک آن که با دانش و...
سعدی شیرازی
که شاه ارچه بر عرصه نام آورست
که شاه ارچه بر عرصه نام آورست شاعر : سعدي چو ضعف آمد از بيدقي کمترست که شاه ارچه بر عرصه نام آورست که ملک خداوند جاويد باد نديمي زمين ملک بوسه داد که در پارسايي چنويي...
سعدی شیرازی
الا تا بغفلت نخفتي که نوم
الا تا بغفلت نخفتي که نوم شاعر : سعدي حرام است بر چشم سالار قوم الا تا بغفلت نخفتي که نوم بترس از زبردستي روزگار غم زيردستان بخور زينهار چو داروي تلخ است، دفع مرض...
سعدی شیرازی
حکايت کنند از يکي نيکمرد
حکايت کنند از يکي نيکمرد شاعر : سعدي که اکرام حجاج يوسف نکرد حکايت کنند از يکي نيکمرد که نطعش بينداز و ريگش بريز به سرهنگ ديوان نگه کرد تيز بپرخاش در هم کشد روي را...