The current route :

بايستههاي پژوهش در حوزهي حديث
حديث، دومين منبع و سند دين شناسي است و تکيه گاه عمدهي عالمانِ ديني به شمار ميرود. تکيه بر اين منبع حيات بخش در برخي حوزههاي دين پژوهي بيشتر و گسترده تر است؛ في المثل، فقه و بخشهايي از اخلاق، اين

طرح پژوهشي علم الحديث
بي درنگ حديث به معناي گستردهي «فعل، قول و تقرير معصوم»، جايگاهي بس مهم در دين شناسي، علوم اسلامي و فرهنگ مسلمين داشته و دارد.

دانشهاي حديثي؛ گذشته، حال، آينده
مطالعه در پيشينهي علوم، نشان ميدهد که دانشها به يکباره شکل نگرفتهاند؛ بلکه در گذر زمان و در پرتو علل و عوامل گوناگون، به فرهنگ و معارف بشري پيوستهاند. بسا اوقات، رويارويي با يک پرسش و يا برخورد با...

رابطهي قرآن و حديث
قرآن و حديث، دو گوهر گران بها و دو گنجينه بي پايان و دو درياي بي کراناند. رسول گرامي، امت اسلام را به چنگ زدن به آن دو و همراهي با آنها دعوت کرد:

تَعَّبُدي
تَعَّبُدي، (= تعبداً) اصطلاحي است اصولي منسوب به تعبد و تعبد به معناي عبادت و طاعت و خشوع و خضوع ميباشد. تعبدي يعني از روي تعبد و بدون چون و چرا پذيرفتن امر شرعي. اصوليين متأخر اين اصطلاح را در

تعارض دعوي
تعارض دعوي، (= تعارض در دعوي)، در اصطلاح فقها و در کتاب قضاء در موردي استعمال ميشود که دو نفر نسبت به ملکي ادعاي مالکيت کنند، اين مسأله داراي صور مختلف و گوناگوني است و فقهاي شيعه

تعارض الأدلة الشرعية
از اصطلاحات اصول فقه اماميه، تعارض در لغت به معناي تماثل و تشابه ميان دو چيز آمده است، ليکن در اصطلاح اصوليين چندين تعريف براي آن شده است. قدر مشترک تعاريف اين است که: فرض و تصور وجود دو

تعارض احوال لفظ
در اصطلاح اصول فقه در الفاظ، دو ناحيهي اساسي وجود دارد: ناحيهي وضع، ناحيهي استعمال و در هر يک از اين دو ناحيه ممکن است تعارض پديد آيد، و اصوليين به منظور رفع حيرت، به هنگام تعارض، راهحلهائي

تعادل و تراجيح
اصطلاح اصول فقه، تعادل به معناي همانند و همسان بودن دو چيز و تراجيح به معناي برتري دادن است. در اصطلاح علم اصول فقه، تعادل و تراجيح و يا تعادل و ترجيح، عنوان فصلي است که دربارهي تعادل روايات، از

تطفيف
تطفيف، يعني کم فروشي کردن، نقص در وزن و کيل (پيمانه) در لغت طف به معناي طرف و جانب آمده است، و مقدار کمي را که از طرف يک شيء جدا شود طف نامند، و به همين جهت طبرسي در مجمع البيان چنين گفته