The current route :
سایر اشعار عاشورایی
دلوایه
بخواب دختر من خواب خوب خوش ببین امشب بخواب تا که بخوابد تب زمین امشب برای دیدن آن خواب کوچک و معصوم چقدر ماه نشسته است در کمین امشب
سایر اشعار عاشورایی
دستی رساتر
به دشت لاله زیر چتر خورشید مه رخسار ساقی میدرخشید ز گلبرگ رخش الماس میریخت ز رویش جوهر احساس میریخت عطش در چشم مستش موج میزد
سایر اشعار عاشورایی
دریا دلان لیلی وش
آتش شکفته است ای زن! از خیمهها بیا بیرون گودال را تماشا کن، جوشیده برکهای از خون هفتاد و دو سر خرسند، عطشان کنار گودالند دریا دلان لیلی وش، گرد جزیرۀ مجنون
سایر اشعار عاشورایی
درهای باغ گریه
دفترچههای گریه که هر شب گشوده است این بار با عطش سر مطلب گشوده است این فصلهای خیس که سرشار از دعاست مانند سجدههای شما لب گشوده است
سایر اشعار عاشورایی
در غروبی نفسگیر
پیش چشمم تو را سر بریدند دستهایم ولی بی رمق بود بر زبانم در آن لحظه جاری قل اعوذ برب الفلق بود
سایر اشعار عاشورایی
دختر تنهای خدا، بر زمین
ای فلق عصمت وخورشید شرم ای دل خورشید، ز روی تو گرم عصمت تو حافظ ناموس دهر نازکش خنده تو، جان قهر چهره صبح، از تو صفا یافته
سایر اشعار عاشورایی
دامن خیمه به بالا بزن...
گرچه تا غارت این باغ نمانده است بسی بوی گل میرسد از خیمه خاموش کسی چه شکوهی است در این خیمه که صد قافله دل مینوازند به امید رسیدن جرسی
سایر اشعار عاشورایی
داغ بی کسی
زمین تشنه و تن پوش تیره و تنها تو هزار قافله...در اوج بی کسیها تو پرنده... سنگ... دختان به سینه میکوبند دوباره دستهای از کوچه رد شد اما تو...
سایر اشعار عاشورایی
داغ آلاله
آن روز که دشمن آب را بر او بست از غصه دلِ فرشتهها سخت شکست عباس کنارِ علقمه مشک به دوش با زمزمهی آب به دریا پیوست
سایر اشعار عاشورایی
دار
دنیا، به دور شهر تو دیوار بسته است هر جمعه راه سمت تو انگار بسته است کی عید میسرد که تکانی دهم به خویش؟ هر گوشه از اتاق دلم تار بسته است