The current route :

نظام کیهانی انوار قاهر طولی و عرضی (1)
«نور» در طبیعت دارای بالاترین و وسیع ترین طول موج است. در آیین زرتشت تفسیر واقعیت و به ویژه عالم ایزدی، و تقدیس آتش، بر اساس نور صورت می گرفته است.

فیلسوف صوفی
کلمه ی «صوفی» در آثار ادبی نام گروهی معین از زاهدان بود (1). در قرن دوم هجری جنبشی وسیع و خودجوش در زمینه ی کناره گیری از دنیا ظهور کرد. عذاب آخرت هر چه بیشتر ذهن ها را به خود مشغول داشت و

سهروردی و امام حکیمان
سهروردی حکمت یونان را از جمله بُن مایه های حکمت اشراق شمرده است: او در مجموعه مصنفات ج 1، پانزده بار از افلاطون و هفده بار از ارسطو، و در مجموعه دوم، دوازده بار از افلاطون و یازده بار از ارسطو، و در

شیخ اشراق و ایرانیان باستان
سهروردی یکی از مبانی فلسفه ی خود را «حکمت ایران باستان دانسته و در عبارتهای زیر بدین امر اساسی تصریح کرده است

سلوک راه باطن
طریقه ی اشراقیان همانا طریقه ی سلوک راه باطن است. عبدالرزاق لاهیجی گوید: طرق سلوک راه ظاهر (شیوه های اهل علم در تحصیل معارف الهی یعنی راه نظر و استدلال) منحصر است به دو قسم. و این دو قسم عبارتند از

حکیم شرقی
شیخ اشراق، شهاب الدین یحیی بن حبش بن میرک ابوالفتح سهروردی، در سال 549 هجری قمری، در قریه ی سهرورد، از توابع زنجان، تولد یافت. و پس از 38 سال قمری (سی و شش سال شمسی) عمر پُربار، در سال 587 ق.

فلسفه ی رازی
از آثار رازی به مانند کتاب های «آثار الامام الفاضل المعصوم» و «فی الرد فی الامامه علی الکیان» و «کتاب الامام و المأموم المحقین» و این که رازی شاگرد بلخی که شیعه بوده چنین مستفاد می گردد، که رازی روح تشیع...

آثار و نوشته های رازی
مؤلفات و مصنفات رازی در علوم مختلفه (پزشکی و داروشناسی و فلسفه و حکمت و طبیعی و کیمیا و نجوم و هیئت و الهیات و علوم دیگر) قریب دویست و هفتاد و سه عدد می باشد که قریب یکصد و اندی از آن ها در پزشکی و فنون

نظریه تشکیک در وجود در حکمت ایران باستان و فلسفه اسلامی (2)
در یکی از رسائل فارسی خود نیز عقیده گروهی از عرفا را در توضیح مراتب وجود بدین گونه آورده و تائید کرده وجود مطلق را، اعنی وجود من حیث هو بی شرط تجرد و اطلاق و غیر آن از عوارض و صفات، حقیقت حق میدانند و...

نظریه تشکیک در وجود در حکمت ایران باستان و فلسفه اسلامی (1)
نظریه تشکیک در وجود و یا وحدت د رکثرت و کثرت در وحدت و جمع در فرق، مبتنی بر اعتقاد به حقیقت واحد و ذو مراتب است؛ و نقشی بنیادی و سترگ در فلسفه دارد. سیر تاریخی آن را در دو بخش دنبال میکنیم: