من بعضي از علماي نجف اشرف را که به کوفه مي آمدند خدمت مي کردم و لذا گاهي چيزهايي مي آموختم، از جمله وردي را تعليم گرفته بودم که حدود دوازده سال شب هاي جمعه در يکي از حجرات مسجد نشسته، آن را مي خواندم و...

شبي در صحن مقدس اميرالمؤمنين عليه السلام راه مي رفتم. خيلي از شب گذشته بود، ناگاه شخصي را ديدم که به طرف حرم مطهر مي آيد. من نيز به سمت او رفتم وقتي نزديک شدم، ديدم استاد ما ملا احمد اردبيلي رحمه الله...

شبي استادم سيد بحرالعلوم از دروازه ي شهر نجف بيرون رفت و من نيز به دنبال او رفتم تا وارد مسجد کوفه شديم.

حضرت آيه الله حاج ميرزا احمد سيبويه ساکن تهران از آقا شيخ حسين سامرائي که از اتقياء اهل منبر در عراق بودند، نقل فرمودند:

زماني که من در سامرا بودم (زمان ميرزاي شيرازي) از اول شب تا صبح، مي رفتم در سرداب صاحب العصر عليه السلام و چفت سرداب را هم مي بستم تا کسي نيايد مزاحم بشود، سپس مشغول قرآن و دعا و توسّل مي شدم. حال

مرتبه ي دوم وقتي بود که در سرداب مطهر مشرف شدم در صفه ي آخر سرداب نشسته بودم جمعي از زوار عرب وارد شدند بناي هياهو و داد و قال گذاشتند و آواز خود را بلند کردند من با ايشان تغيّر کردم و گفتم: چرا احترام...

بعد از اين که معتمد عباسي براي به قتل رساندن آقا امام زمان عليه السلام «رشيق مادرائي» را به همراه دو نفر به خانه امام حسن عسکري عليه السلام فرستاد و آنها موفق نشدند، لشکر بزرگي به سامرا روانه کرد.

مرحوم جناب حجه الاسلام و المسلمين آقاي ميرجهاني از علما و نويسندگان بزرگ و مبلغين نيک انديش و پرتلاش بود. او داراي آثاري چون: مصباح البلاغه، نوائب الدهور في علائم الظهور و ديگر تأليفات مي باشد که ما بيوگرافي...

تشرف آيه الله شيرازي در سرداب مطهر سامرا بود. يک مدتي حرم مطهر سامرا غريب شد و شيعيان کم به زيارت مي رفتند چون مشکل بود؛ مرحوم برادرم - خدا رحمت شان کند - ماه رمضان يک برنامه راه انداختند و تشويق کردند...

آن دوراني که در سامرا مشغول تحصيل بودم يک وقت حاج ملاعلي پسر حاج ميرزا خليل قدس سره به سامرا آمد از او خواهش کردم که در حجره ي من توقف کند. ايشان قبول کرد اما من تقاضا کردم وقتي براي تهجد و نماز شب بيدار