The current route :
خمس
سلام و عرض ادب و با آرزوی قبولی طاعات
من دختری هستم28 ساله. فوق لیسانس کامپیوتر. که یک سالو نیمه شاغل شده ام.پدرم 18 ساله که از ما جدا شده و هیچ گونه اطلاعی از ایشان نداریم. و من با خواهر بزرگتر و مادرم...
از مادرم متنفرم
سلام. من یه مشکل بزرگی در زندگی دارم که هرروز باهاش کلنجار میرم و غصه میخورم. اونم مادرم، مادرم یه زن غیر قابل تحمل. من کودکی خیلی سختی داشتم. مادرم همش از مسئولیت های زندگی فرار میکنه وقتی من کوچیک بودم...
رفتار با فرزند پسر
سلام طاعات قبول من دو فرزند دارم يكي دختر 27 ساله و ازدواج كرده و يك پسر 19 ساله كه تا اول دبيرستان درس خوند بعد با پيشنهاد مادرش به هنرستان فني حرفه اي رفت در رشته برق ولي در سال آخر كلادرس را ول كرد...
تنش های رفتاری در سن بلوغ دختران
سلام
یه خواهر نوجوان دارم ک خیلی زبون درازه.احترام نمیذاره.فقط میخواد دعوا کنه.حس میکنم ب منم حسادت میکنه.هیچکس تو خونه از اخلاقش راضی نیست.نمیتونم باش حرف بزنم چون مغروره.بابام گاهی اوقات ب ناچار...
مخالفت پدرو مادر
با سلام و خسته نباشید خدمت شما
بنده دختری ۱۸ ساله هستم که بسیار ماجراجو هستم و دوست دارم برم بیرون بگردم و برم خونه دوستام ولی خانواده با من مثل یک دختر زندانی برخورد میکنن ، خونه هیچ دوستی نمیزارن برم...
آزادی رو ازم گرفتن!!!
با سلام و خسته نباشید خدمت شما
بنده دختری ۱۸ ساله هستم که بسیار ماجراجو هستم و دوست دارم برم بیرون بگردم و برم خونه دوستام ولی خانواده با من مثل یک دختر زندانی برخورد میکنن ، خونه هیچ دوستی نمیزارن برم...
اختلاف با مادر
سلام.پسرتک فرزند خانواده ام.11سال پیش درروز دوم خواستگاری همسرم گفت قبلا ازدواج کرده و بعلت مشکل جنسی شوهرش طلاق گرفته وضمنا خواهان مخفی ماندن این مطلب بود.من میتوانستم انصراف دهم ولی بعلت اینکه بعداز...
حسادت شوهر
باسلام. من 30سالمه و نزدیک 7ساله ازدواج کردم، شوهرم به شدت نسبت به خالم و شوهرخالم حسادت میکنه، هروقت خالم میخواد بیاد شهرستان پیش ما، شوهرم ناراحته و منم ناراحت میکنه، این دفعه هم گیر داده که باید حتما...
ترس
من بیستوپنج سالمه.هفت ساله ازدواج کردم.شیش سال خونه ی پدرشوهرم بودم.یک ساله جداشدم.از اول تاحالا توهم و حالت ترس همیشه دارم.همیشه حس میکنم یکی توی خونه یا توی اتاقه.ب طوری که وقتی خونه تنهام حمام نمیرم.وقتی...
اختلاف با مادر شوهر
سلام
من توی چهارده سال زندگی مشترک ولی بدون خانواده شوهرم بسیار سختی کشیدم وتحقیر شدم جوری که همه بستگان حتی شوهرم صبرم را تحسین میکنن.بسیار تلاش کردم تا با مادر شوهری که برای یک بار مرا دختر ام صدا...