مسیر جاری :

من هم دوستت دارم
در بيت امام ( قدس سره ) در جماران خدمت مي كردم. محمود ايزدي سر راه رفتن به جبهه، با اينكه خانه مان از جماران خيلي دور بود، به ديدنمان آمد. وقتي...
Sunday, October 5, 2014

سنگ صبور بچه ها
آقا مهدي او را در آغوش گرفت و آهسته در گوشش گفت: « خسته نباشي برادر! » قطره هاي اشك از چشم هاي راننده جوشيد و سرازير شد.
Sunday, October 5, 2014

دستهای مهربان
یک روز صبح زود، همانند روزهای دیگر صبحانه ی تیمسار ستاری را به اتاقشان بردم. سلام کردم. ایشان به چهره ی من نگریستند و با خوشرویی پاسخ سلامم را...
Sunday, October 5, 2014

ارتباط عاطفي با نيروها
به ياد دارم شهيد خمر با حسن سلوك و ارتباط تنگاتنگي كه با نيروهاي تحت امر خود داشت، سنگر به سنگر مي رفت و در جمع نيروها مي نشست و با آن ها صحبت...
Sunday, October 5, 2014

روي گشاده و دست ياري
آمد خانه. خوش حال بود. سهميه ي كارت هاي ملاقات با امام را به او داده بودند. خوشحال شدم، گفتم: « براي ما هم هست؟ »
خنديد گفت: « اول راننده هاي...
Sunday, October 5, 2014

دیدن مردم، خستگی را از تنم بیرون میكند
به همراه تیمسار ستاری از منازل مسکونی قصر فیروزه شماره 2 بازدید می کردیم که خانم یکی از پرسنل جلو آمد و گفت: - « تیمسار! در این شهرک پرجمعیت...
Sunday, October 5, 2014

تانك عراقي
همينجوري كه با بچه ها صحبت مي كرديم و ماجراي آوردن تانك ( عراقي ) را شرح مي داديم. يك برادري هم آمد پيش ما. يكي از بچه ها گفت: « ايشان آقا مهدي...
Sunday, October 5, 2014

كاری مهمتر از شب عروسی
یكی از بچه های تخریب، مجروح شده بود. «امیر» حدود سی نفر از بچه ها را جمع كرد، تا به عیادت دوست مجروحمان برویم. همه ی سی نفر یك طرف، «امیر» هم...
Sunday, October 5, 2014

فروش گردنبند عروسي
زماني که در دانشکده مشغول تحصيل بوديم، زمستان ها براي هر گروهاني، يک روز را به کوهستان اختصاص مي دادند. گروهان ما بعد از ظهر روز چهارشنبه به...
Saturday, October 4, 2014

رسيدگي به خانواده هاي بي سرپرست
امام دستور فرموده بودند که سربازها از پادگان فرار کنند. در همان روزها من با ابوالفضل در اجتماع مردم در کنار مسجد امام خميني جهرم بوديم. يک سرباز...
Saturday, October 4, 2014

شبانه و ناشناس
در روستاي خانلق، خانواده ي تهي دستي به علت نداشتن سرپناه، گودالي حفر کرده و با پلاستيک رويش را پوشانده بودند تا از گزند سرما و گرما در امان باشند....
Saturday, October 4, 2014

مخفيانه بهتر است
آهسته از جا بلند شد. پاورچين، پاورچين به سوي فانوس رفت. فتيله اش را بالا کشيد و با احتياط به سوي من آمد. چشم هايم را بستم، ولي حس مي کردم به...
Saturday, October 4, 2014

هر که برده حتماً احتياج داشته!
روزي خيلي کلافه بودم. مريضي داشتم که بايد او را به مشهد مي رساندم ولي نمي دانستم با بي وسيلگي چه کنم؟ نه پول داشتم و نه ماشين. حاج محمود همان...
Saturday, October 4, 2014

به شهيد بدهکارم
يک شب حشمت الله به من گفت: امشب به منزل دوستم مي روم و شايد هم برنگشتم. شما منتظر من نباشيد. تا آمدم بپرسم کدام دوست، چي کار داري؟ با عجله از...
Saturday, October 4, 2014

با وجود نياز مالي، کمک مي کرد!
بچه که بود به مکتب خانه مي رفت. خانمي به آنها درس مي داد که تنها و بي کس بود. پدرش علي اصغر را ديده بود که دارد چوب جمع مي کند. از او پرسيده...
Saturday, October 4, 2014

ما نبايد از انفاق بترسيم
ده سال بعد از شهادت صفر محمد، يکي از دوستانش که وضعيت مالي مناسبي نداشت مرا در خيابان ديد و پرسيد: « صفر محمد چه کار مي کند؟ » حدس زدم که وي...
Saturday, October 4, 2014

بايد طعم سختي را چشيد
يک روز با حسن آقا به منزل دوستش رفتيم. مي دانست که اين همسايه وضعش خوب نيست. بدون اينکه بفهمد پول درآورد و زير فرششان گذاشت و چيزي نگفت که ريا...
Saturday, October 4, 2014

چرا لباسهايت بوي نفت مي دهد؟
چند روز به انقلاب مانده بود. هواي سرد و کمبود نفت بيداد مي کرد. پدرم با تلاش و سختي زيادي موفق شد. يک بشکه نفت تهيه کند و خيلي سفارش کرد که صرفه...
Saturday, October 4, 2014

اجناس ارسالي را انکار مي کرد!
آمدم از تو پول قرض بگيرم! خبر داري که مغازه باز کرده ام. براي وسايل داخل آن پول کم آورده ام. البته اگر داري؟ هر وقت کار و بارم گرفت پولت را پس...
Saturday, October 4, 2014

با بقيه ي دستمزدت چه مي کني؟
براي انجام کاري از خانه بيرون رفت. شب با پاي برهنه و بدن کاپشن به خانه برگشت. با نگراني به طرفش دويدم و پرسيدم: « اتفاقي برايت افتاده؟ »
Saturday, October 4, 2014
گروه بندی
برگزیده ها
Latest مقالات
جایگاه کارگران در نظام اقتصادی اسلام و نقش آنان در توسعه اقتصادی کشور
تجلیل از مقام معلم در اسلام: از جایگاه الهی تا تربیت نسلها
نقش نهضت حسینی در پیدایش، پیروزى و تداوم انقلاب اسلامى ایران
پاسخ به پرسشها و شبهاتی پیرامون قیام حسینی به قصد امر به معروف
ویژگی های شخصیتی مدیر شایسته: هوش
ویژگی های شخصیتی مدیر شایسته: بردباری و خویشتنداری
ویژگی های شخصیتی مدیر شایسته: اعتماد به نفس
ویژگی های شخصیتی مدیر شایسته: قاطعیت
ویژگی های شخصیتی مدیر شایسته : انعطافپذیری
ویژگی های شخصیتی مدیر شایسته: خلاقیت و نوآوری
Most Visited In Week
نحوه خواندن نماز والدین
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
پیش شماره شهر های استان تهران
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟