Sunday, April 10, 2011
Estimated time of study:
موارد بیشتر برای شما

کریم بوذرجمهری

کریم بوذرجمهری
در 1265 در یكى از قراء كاشان متولد شد. پدرش كشاورز ساده بود. كریم آقا وقتى به سن رشد رسید، به كارهاى سرپائى و شاگردى مشغول شد. سپس حرفه‏ى بنائى آموخت و از آن طریق امرار معاش مى‏كرد. در 18 سالگى به تهران رفت، چند ماهى براى كار تلاش نمود تا سرانجام اطلاع یافت قزاقخانه سرباز پیمانى استخدام مى‏كند، مشروط بر اینكه داوطلب یك رأس اسب داشته باشد. با استقراض از همشهریان خود اسبى به مبلغ سه تومان خریدارى و به استخدام در قزاقخانه درآمد. پس از یك سال خدمت، وارد مدرسه‏ى گروهبانى شد، مختصر سواد خواندن و نوشتن فراگرفت و آئین سپاهیگرى را آموخت. در سال 1290 محمدعلى میرزا، شاه مخلوع قاجاریه با سپاهى عظیم به قصد تسخیر تهران و گرفتن تاج و تخت به پایتخت حمله كرد. در امامزاده جعفر ورامین بین لشكر محمدعلى میرزا به فرماندهى ارشدالدوله و قواى دولتى ایران كه مركب بود از قزاق و بختیارى و مجاهدین یپرم، جنگ سختى درگرفت. در این نبرد قزاقخانه یك مسلسل داشت كه در اختیار سلطان رضاخان سوادكوهى (رضاشاه بعد) بود. گروهبان كریم آقا توبره‏دار مسلسل بود و فشنگ‏هاى آن را حمل مى‏كرد، و در حقیقت در تیراندازى با مسلسل وى معاونت داشت. در این نبرد، مسلل نقش عمده‏اى داشت و سرانجام ارشدالدوله شكست خورد و قواى او یا كشته شدند یا فرار كردند. پس از خاتمه جنگ رضاخان به درجه‏ى یاورى و كریم آقا به درجه‏ى اسپیرانى (استوار) ترفیع یافتند. از این پس كریم آقا همواره جزء ابوابجمعى رضاخان بود و در مأموریت‏هاى كرمانشاه و گیلان در جنگ‏ها مشاركت مى‏كرد. وقتى رضاخان با درجه‏ى سرتیپى فرمانده‏ى آتریاد (تیپ) همدان شد، كریم آقا را با درجه‏ى افسرى اتاق‏دار و جامه‏دار خود نمود به طورى كه در سفر و حضر ایام را با یكدیگر مى‏گذراندند. در 1299 كه قواى قزاق به فرماندهى میرپنج رضاخان وارد تهران شد، كریم آقا از نزدیكترین همكاران او بود و همان روز درجه‏ى سروانى به او داده شد و ریاست زندان قزاقخانه را به او دادند. وى در این سمت مأموریت داشت طبق لیستى كه به او داده شده بود، به جلب و بازداشت رجال ایران بپردازد و متجاوز از 200 نفر از سران آن روز كشور را بازداشت نمود. ابتدا در زندان قزاقخانه و بعد در عشرت‏آباد از آنها نگهدارى مى‏كرد. در اواخر سال 1300 كه میرپنج رضاخان سردارسپه وزیر جنگ بود، به كریم آقا درجه‏ى سرگردى اعطاء نمود و فرماندهى فوج (هنگ) بهادر را به او سپرد. در سال 1301 دو درجه دریافت كرد و سرهنگ شد و فرماندهى تیپ اول پیاده تهران را به او سپردند. او در این سمت در آموزش سربازان زحمات زیادى متحمل شد و چند مأموریت جنگى انجام داد. در لرستان هنگ وى در تنگ زاهد شیر موجب نجات سرتیپ شاه بختى و تیپ وى شد و بوذرجمهرى نشان ذوالفقار دریافت كرد كه عالى‏ترین نشان جنگى ایران بود. در سال 1302 از طرف احمدشاه قاجار، سردارسپه وزیر جنگ به مقام رئیس‏الوزرائى منصوب شد. او در نخستین روزهاى انتصاب خود، سرهنگ كریم آقاخان را با حفظ سمت نظامى به كفالت بلدیه (شهردارى) تهران گمارد و به وى اختیار داد كه در نوسازى شهر تهران قاطعانه عمل نماید. در سال 1304 كه سلسله قاجاریه منقرض و سردارسپه به سلطنت رسید، كریم آقا یكى از عوامل مؤثر بود. وى در همان روز به اتفاق سرتیپ یزدان‏پناه فرمانده لشكر مركز و سرلشكر طهماسبى فرماندار نظامى تهران، مأمور اخراج ولیعهد و خانواده‏ى سلطان مخلوع از ایران بود. كریم آقا در همان روز تمام كاخ‏هاى سلطنتى را تحویل گرفته، خزائن را مهر و موم نمود. در فروردین 1307 رضاشاه به او درجه‏ى سرتیپى اعطا نمود. وى در آن تاریخ همچنان شهردار تهران و فرمانده‏ى تیپ بود. در اواسط 1308 در كابینه‏ى حاج مخبرالسلطنه هدایت وزیر فوائد عامه شد. كلیه امور كشاورزى، صنعتى، راه و ساختمان و تجارت به عهده‏ى این وزارتخانه بود. سرتیپ كریم آقا نظم نوینى در آنجا ایجاد كرد. براى كارمندان لباس متحدالشكل و نشان مخصوص تهیه نمود و كارمندان خاطى را مجازات مى‏كرد و به زندانى كه خود در وزارتخانه درست كرده بود مى‏انداخت. تدریجاًًً اعمال نظامى و دیكتاتورى او به مطبوعات و مجلس كشیده شد. در یكى از جلسات مجلس دو نفر از نمایندگان (محمودرضا طلوع و فرخى یزدى) به اعمال وزیر فوائد عامه اعتراض كردند و در مجلس هیاهوى زیادى بلند شد و دولت تهدید به استیضاح شد. سرتیپ كریم آقا بوذرجمهرى شش ماه وزیر فوائد عامه بود كه آن وزارتخانه منحل گردید و به جاى آن چند وزارتخانه‏ى جدید تشكیل شد. وى مجدداً به ریاست شهردارى تهران گمارده شد و علاوه بر فرماندهى تیپ پیاده اول تهران اداره‏ى نقلیه‏ى ارتش را نیز به او واگذار نمودند. در فروردین 1312 از طرف رضاشاه به او درجه‏ى سرلشكرى داده شد و به فرماندهى لشكر مركز منصوب شد. در همان سال به علت فعالیت زیاد بیمار شد و از طرف رضاشاه براى معالجه به اروپا رفت. پس از معالجه و بازگشت از شهردارى تهران معاف شد و شغل وى فرماندهى لشكر و ریاست املاك شاه بود و تا مهرماه 1320 كه رضاشاه از ایران خارج شد، وى همان دو شغل را عهده‏دار بود و فوق‏العاده رضاشاه به او توجه داشت. سرلشكر بوذرجمهرى در شهریور 1320 طرحى را كه شوراى عالى نظام براى مرخصى سربازان و استخدام سربازان پیمانى تهیه شده بود، امضاء كرد. در روز نهم شهریور تمام امضاءكنندگان طرح از طرف شاه به كاخ سعدآباد احضار شدند و مورد تغیر و غضب شاه واقع شده و سرلشكر بوذرجمهرى هم مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفت. وى در مهر ماه 1320 بازنشسته شد و در 1331 در تهران درگذشت. پس از استعفاى رضاشاه، افكار عمومى نسبت به همكاران او و بدگوئى و انتقاد از آنها راه افراط را پیمود و بوذرجمهرى بیش از همه مورد انتقاد بود و نسبت‏هاى زیادى به او مى‏دادند ولى آنچه مسلم است وى مردى كم‏سواد و عامى ولى جدى و كارى و مبتكر بود. تحقیقاً مدت ده سال شهردارى تهران را تصدى مى‏كرد. در این مدت در بازسازى و نوسازى و زیبائى شهر تهران زحمات زیادى متحمل شد. احداث خیابان‏هاى متعدد، سنگ‏فرش و آسفالت آنها، احداث میادین متعدد و ایجاد فضاى سبز و درختكارى در تهران، ساختن بناهاى عمومى از جمله كارهاى اوست. به پاس خدماتش یكى از خیابان‏هاى معروف تهران كه از جلو بازار عبور مى‏كند به نام او نامیده شد. از اقدامات بد او خراب كردن دروازه‏هاى كاشیكارى تهران بود. بدون شك بوذرجمهرى از لحاظ مدیریت و خدمت به شهر تهران از افراد نادرالوجود است. او از خود یك دختر و دو پسر باقى گذارد. هر دو فرزند ذكورش را به دانشكده‏ى افسرى فرستاد، یكى تا درجه‏ى سرهنگى و دیگرى تا درجه‏ى سرتیپى در ارتش ایران رشد یافتند. وى براى استحكام وضع خود و فرزندانش خواهرزاده‏ى همسر رضاشاه را براى یكى از فرزندانش به عقد نكاح درآورد.


نظرات کاربران
Send Comment
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.