The current route :
امام خمینی (ره) در نگاه مقام معظم رهبری: بازتاب شخصیّت و آموزههای امام
نجات زمین: مسئولیت همگانی! راههای مؤثر برای حفاظت از محیط زیست
امام محمد باقر علیه السلام؛ شهید علم و حقیقت در برابر طاغوت
تلاشهای علمی امام باقر علیه السلام در برابر انحرافات فکری و اعتقادی
امام باقر علیه السلام و رازهای مدیریت یک جامعه اخلاقمدار
تأملی در سیره فردی و اخلاقی امام باقر علیه السلام
معجزات و کرامات امام باقر علیه السلام؛ نشانههای الهی در امامت
امام باقر علیه السلام؛ سردمدار علوم اسلامی و احیاگر تفکر شیعی
زندگی سیاسی امام باقر علیه السلام و بینش مبارزاتی ایشان در عصر اموی
امام باقر علیه السلام؛ از کودکی در کربلا تا پایهگذاری نهضت علمی شیعه
امام باقر(ع) چگونه به شهادت رسید؟
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
روش خواندن نماز امام محمدباقر(ع)
نحوه خواندن نماز والدین
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
پیش شماره شهر های استان تهران
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
پیش شماره شهر های استان گیلان
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن

طوفان فکری کلاس
حال از بچهها بپرسید که چه کارهایی می توان انجام داد که این تخته شرایط بهتر و مطلوب تری از وضع فعلی اش پیدا کند؟ جلسه درس آغاز میشود، قطعا در ابتدا بچهها خیلی سخت ایده ارائه میدهند، اما مطمئنا بعد از...

دانش آموز مارکدار
با مدیر مدرسه وارد کلاس شد. معلوم بود لباس هایش مارک دار است و خداد تومان قیمتش است. این را من هم که لباس های دست دوم داداشم را می پوشیدم فهمیدم.

قصه های حسنی (آقا معلم کتش را نپوشید)
آقای مدیر به ما خیر مقدم گفت وگفت: «شما گل هستید...و دیگر بزرگ شدهاید.»
ما هم صف ایستاده بودیم و میزدیم پس گردن هم و میخندیدیم. چند تا آقا که کت و شلوار پوشیده بودند و میخندیدند، آمدند و به آقای...

استاد
کتاب پیش روی سید حسین باز بود اما نگاه او خط اول کتاب مانده بود . ساعتی می شد که سید حسین در فکر بود، نمی دانست باور کند آنچه را که امروز دیده و شنیده بود.با خود گفت: چرا تا امروز متوجه حضور آن مرد جوان...

خشم و خجالت
هوای خنک صبحگاهی از پنجرهی باز وارد کلاس میشد و صورت ما را نوازش میکرد. کاش بعد از ظهرها هم اینطوری بود؛ ولی تابستان همین خنکای صبحگاهی را دارد که مثل عمر گل کوتاه است.
چشم دوختم به گوشهی تخته سیاه...