0
The current route :
دل مان شادي مي خواهد کودکان

دل مان شادي مي خواهد

اي خداي مهربان!اي خدايي که شادي آوري ، دل مان شادي مي خواهد، نشاط مي خواهد!دل مان مي خواهد از اين غصه ها دورشود.با آمدن آن خورشيد، دل مان ازغم و غصه رها مي شود.
تأثیر روابط اجتماعی و عاطفی در ابتدای رشد کودک کودکان

تأثیر روابط اجتماعی و عاطفی در ابتدای رشد کودک

مادران باید این موضوع را مدنظر داشته باشند که فرزند آنها یک عروسک نیست که از درک رفتار دیگران و واکنش در برابر آنها عاجز باشد؛ بلکه او به خوبی تمام مسائل پیرامون خود را می فهمد. نوزاد حتی از دوران جنینی...
چرا مابه خواب نياز داريم؟ کودکان

چرا مابه خواب نياز داريم؟

هر موجودي در اين جهان احتياج به خواب دارد. زرافه ها، فيل ها، سگ ها، گربه ها، كوالاها، كانگوروها و... و هم چنين پدربزرگ ها و مادربزرگ ها، مامان ها، باباها، هم چنين نوزادان و بدن مان استراحت كند و اجازه...
قصه ي جمعه ها کودکان

قصه ي جمعه ها

خانم معلم مي گويد: همه ي روزهاي هفته خوب هستند؛ ولي من جمعه ها را بيش تر دوست دارم. او مي گويد: حسادت كار بدي است ؛ اما من به گلي؛ هم كلاسي ام حسودي ام مي شود. آن هم نه به خاطر اين كه نمره هايش از من بهتر...
عروسك هاي قاشقي کودکان

عروسك هاي قاشقي

خيلي وقت ها با خانواده به مجالسي مي رويد كه در ظرف هاي يك بار مصرف و قاشق هاي يك بار مصرف به شما غذا مي دهند. مثل: روزهاي ماه مبارك رمضان يا روزهاي عاشورا يا تاسوعا و... بعد از اين كه غذا مي خوريد، حتما...
پرنده ي عجيب کودکان

پرنده ي عجيب

گنجشك كوچولو گرسنه بود. دنبال غذا مي گشت. جيك جيك مي كرد. از اين شاخه به آن شاخه مي پريد. روي يك شاخه نشست. چشمش به يك كرم سبز كوچولو افتاد كه داشت از يك شاخه ي درخت بالا مي رفت. خوش حال شد. كرم كوچولو...
سينا و مادربزرگ کودکان

سينا و مادربزرگ

سينا توپ بازي مي كرد. مادربزرگ كه حياط را جارو مي زد، گيج شد و روي پله نشست. مادربزرگ حالش خوب بود. سينا به او كمك كرد تا به اتاق برود و استراحت كند. سينا براي مامان بزرگ آب آورد. بعد رفت حياط را جارو...
بازي با رنگ ها کودکان

بازي با رنگ ها

پدرِ حُسنا يك مغازه ي ميوه فروشي دارد. او هر روز، مقداري ميوه به خانه مي آورد. گاهي حُسنا سيب و يك هويج را بر مي دارد از مادرش مي خواهد كه ميوه ها را دو قسمت كند. استامپ رنگي اش را در مي آورد و با آن ها...
هـ كوچولو تو صحرا يا تو دريا کودکان

هـ كوچولو تو صحرا يا تو دريا

«هـ» كوچولو تنها بود. روي زمين كسي نبود تا با او بازي كند. خيلي ناراحت بود. هُو، هُو، هُو صدا زد؛ ولي كسي جوابش را نداد. بالا پريد و رفت به آسمان تا به ماه رسيد. زنگوله ي زرد طلايي ماه را زد. ماه بيدار...
نوروز و کودکان کودکان

نوروز و کودکان

کودکي دوران خاطرات است؛ انسان هايي که خاطرات مطلوبي از دوران کودکي خود دارند اصولاً افرادي سازگارتر و به لحاظ رواني سالم ترند. به علاوه هميشه از داشتن آن خاطرات و مرور ذهني آن ها انبساط خاطر پيدا مي کنند....