The current route :

تعارف کردن
«تعارف کردن» داستانی است به زبان طنز از دوران مقدس که داوود امیریان به رشته تحریر درآورده است.

چرا اکبر کاراته را بردی؟
محسن صالحی حاجی آّبادی داستان «چرا اکبر کاراته را بردی؟» با موضوع دفاع مقدس و خاطرات رزمندگان نوشته است.

به یه انگشت
«به یه انگشت» داستانی است از رزمندگان و سربازان ایران در طول هشت سال دفاع مقدس که محسن صالحی حاجی آبادی به رشته تحریر درآورده است.

فوتبال جورابی
«فوتبال جورابی» نوشته احمد عربلو داستانی است از روزهای دفاع مقدس و خاطرات رزمندگانی که اسیر شده اند.
.jpg)
بررسی نقش بانوان در دفاع مقدس
در این مطلب قصد داریم به نقش آفرینی بانوان در هشت سال دفاع مقدس بپردازیم، همراه ما باشید.

خب درد داره امّا!
«خب درد داره امّا!» داستانی است از محسن صالحی حاجیآبادی که یکی از خاطرات رزمندگان دوران جنگ تحمیلی را بازگو می کند.

هیس... ماهی ها خواب اند!
پدر خوب و مهربانم! دلم برایت تنگ شده است. تصمیم گرفته ام راه تو را ادامه بدهم. برای روزی که خودت را از نزدیک ببینم، لحظه شماری می کنم. فردا قرار است برویم جنوب. عضو تیم خنثی کننده ی میدان مین شده...

عملیات ناممکن!
داستان «عملیات ناممکن!» از احمد عربلو به یکی از خاطرات رزمندگان دفاع مقدس که در مورد عملیات مینگذاری است می پردازد.

حاجی! من موجیام؟
- «یاحسین! یاعلی! یاابوالفضل! حاجی را کشتند! حاجی کجایی؟»
- «حاجی! چرا کشته شدی؟ ای خدا حاجی را کشتند!»
این کلمات را پشت سر هم، صادقی میگفت.

عجب قصهای شد
-«آهای جغلهها! بیایید براتون یه قصه بگم. یکی دیگه از اون قصههای شنیدنی، پاشید بیاید اینجا... بیاید پای یه قصه ی دروغ دیگه. میخوام یه قصهای براتون بگم که تو تاریخ ماندگار بشه!»