The current route :

بوى نسيم
فصل بهار آمد و عالم معطر است بوى نسيم صبح بسى روح پرور است گويا ز خلد مىوزد اين باد مشكبيز كاين سان دماغ ابر ز بوى خوشتر است

بر خیز نگارا
برخیز نگارا که بهار طرب آمد عید عجم و چشن نشاط عرب آمد از کثرت انوار یکی روز و شب آمد پایان جمادی شد و ماه رجب آمد

آفتابِ فضل
آفتاب عزّت از عرش جلال آمد پديد روز عيد شادمانى را هلال آمد پديد آفتابِ فضل، تابان گشت از كوه شكوه ظلمت شبهاى هجران را وصال آمد پديد

اى ز سرو قدّ رعنا بر صنوبر طعنه زن
اى ز سرو قدّ رعنا بر صنوبر طعنه زن و اى ز ماه روى زیبا مهر را رونق شکن همچو من هر کس رخ و قد تو بیند تا ابد فارغ است از دیدن خورشید و از سرو چمن

اختر پنجم
اختر پنجم ز برج آسمان چارمینم من امام ابن امام ابن امام متقینم روح عشق و جان دین و زاده حبل المتینم وارث جانانه و هم نام ختم المرسلینم

ويرانه بقيع
اى بوسه گاه جن و ملك، خاك پاى تو جان تمام عالم خاكى فداى تو اى اختر سپهر ولايت، كه تا ابد عالم منور است به نور لقاى تو

مدینه غمی تازه دیده است
بار دگر مدینه غمی تازه دیده است داغی دگر به جان و دل او رسیده است تنها مدینه نیست که در سوگ و ماتم است ماتم نشین و غم زده هر آفریده است

گهر پاك بقيع
اى فروزان گهرِ پاكِ بقيع گل پرپر شده در خاك بقيع با سلامت كنم آغاز كلام اى تو را ختم رُسُل گفته سلام

گریه می کنی
بين نماز ، وقت دعا گريه میكني با هر بهانه در همه جا گريه ميكني در التهاب آه خودت آب ميشوي ميسوزي و بدون صدا گريه ميكني

سلام ما به بقیع
سلام ما به بقیع و بقاع ویرانش برآن حریم که باشد ملک نگهبانش سلام ما به بقیع آن تجسم غربت گواه بر سخنم تربت امامانش