The current route :

پنجمین گوهر پاک نبوی
پنجمین گوهر پاک نبوی باقر العلم علوم نبوی بود در کرببلا همره باب دلش آن روز زکین گشت کباب بود قوتش چو پدر اشگ فزون

باید چشمها گریه کنند
هفتم ماه است و باید چشمها گریه کنند پا به پای روضههای هل اتی گریه کنند این قبیله بی نیاز از روضه خوانی منند که فقط کافی است گویم کربلا گریه کنند

ای دومین محمد
ای دومین محمد و ای پنچمین امام از خلق و از خدای تعالی تو را سلام چشم و چراغ فاطمه، خورشید هفت نور روح و روان احمد و فرزند چار امام

امشب
زمين و آسمان اى شيعه در حزن و غمست امشب همه اوضاع عالم زين مصيبت درهمست امشب امام پنجمين شد كشته از زهرف هشام دون مدينه، غم سرا از اين غم و اين ماتمست امشب

اشک غم
آسمان اشك غم از ديده ما بيرون كرد دل ما را ز غم و غصّه لبالب خون كرد هر دلى رسته ز غم بود، به غم كرد دچار هر سرى لاف زد از عقل و خرد مجنون كرد

من غصه دار غصههای بی قرینم
من غصه دار غصههای بی قرینم من کربلا را یادگار آخرینم من یادگار روزهای خاک وخونم
من یادگار چهرههای لاله گونم

من آن گلم
من آن گلم که خفته به خون باغبان من نه گل نه غنچه مانده به باغ خزان من مرغ بهشت وحیام و از جور روزگار ویرانههای شام شده آشیان من

گريستى
اى تشنهاى كه بر لب دريا گريستى از ديده خون ز مرگ احبّا گريستى تنها نه بر تشنه لبان اشك ريختى ديدى چو كام تشنه سقا گريستى

گریه میکند
دریا به دیده تر من گریه میکند آتش ز سوز حنجر من گریه میکند سنگی که میزنند به فرقم ز روی بام بر زخم تازه سر من گریه میکند

روزها ناله و شبها گریه
درد بسیار، مداوا گریه ارث جامانده زهرا گریه روزها ناله و شبها گریه آب میخورد، ولی با گریه