The current route :

بشیر و نظیر
اگر هزار بشیر آمد و نظیر آمد محمد است که بی مثل و بی نظیر آمد مزاج عالمیان چون به شور شر گروید به خیر جامعه خیرالبشر بشیر آمد

باده تولا، شراب روحانى
ای نگار روحانی! خیز و پرده بالا زن در سرادق لاهوت کوس «لا» و «الا» زن در ترانه معنی دم ز سر مولا زن و آن گه از غدیر خم بادهی تولا زن

آمد غدیر
شاد باش ای دل که شاد آمد غدیر هم مخور انده که آید دیر دیر روزهایت زوجه نوروز است عید لیلة القدر است شبها بی نظیر

آرام شد
دستهايت را که در دستش گرفت آرام شد تازه انگاري دلش راضي به اين اسلام شد دستهايت را گرفت و رو به مردم کرد و گفت: مومنين! (يک لحظه اينجا يک تبسم کرد و گفت:)

آب غدير، آب حيات
اى شرف اهل ولايت، غدير برکه سرشار هدايت، غدير زمزم و کوثر ز تو کى بهترند آبروى خويش ز تو مىخرند

انتظار آسمان در غدير
ملتهب در کنار يک برکه روح تاريخ پير منتظر است دست خورشيد تا نهد در دست آسمان در غدير منتظر است

امروز عرش یزدان زیب و صفا گرفته
امروز عرش یزدان زیب و صفا گرفته زیرا که حق به مرکز امروز جا گرفته اندر غدیر خم گفت جبریل با ملایک امروز دست حق را دست و خدا گرفته

وصف حضرت صادق(ع)
ای دو صد یوسف صدّیق به صدق تو گواه ای علوم همه با کوه کمالت پر کاه دو جهان زندهی چشم تو به یک نیم نگاه تا زمان هست تو از گردش چرخی آگاه

ميلاد صادق آل محمد(ص)
نديده چشم فلك، رهبرى مدبر و لايق ز بعد باقر علم نبى، چو جعفر صادق طلوع كرد ز طرف افق، چو مهر درخشان براى دامن مادر، ولى حضرت خالق

من كيستم ؟
من كيستم حقيقت حق را خزانهام بيرون ز مرز فكر و خيال و فسانهام بنيانگذار مذهب و مسندنشين علم فيض مدام فلسفهی عارفانهام