The current route :

آيا قرآن مورد معارضه قرار گرفت؟
برخي گفتهاند: قرآن، مورد معارضه واقع شده است؛ هم در عصر پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) و هم پس از آن؛ لکن سيطرهي اسلام و جنگها، خصوصاً در صدر اسلام همهي آنها را از بين برد و آنچه باقي ماند، نيز...

آيا اعراب بخاطر ترس با قرآن معارضه نکردند؟
برخي از شبههافکنان ميگويند: هرچند اعراب با قرآن معارضه نکردهاند، ولي اين، به دليل ناتواني آنها از معارضه نيست؛ بلکه معارضه نکردن آنها به دليل مسائل ديگري است و آن اينکه در عصر نبوت چون تعداد

واژه شناسی قرآنی:اِحصاء، حساب، عدّ
«احصاء» از «حصي» (حاء، صاد و حرف عله ياء) داراي سه معناي اصلي منع از چيزي، شمارش و احاطه بر يک شيء و چيزي از اجزاء زمين (سنگ) است.

واژه شناسی قرآنی: اِحسان، اِنعام، بَرّ، خَير، فَضل، مَعروف و مِنّة
«اِحسان» از «حُسن» (حاء، سين و نون) گرفته شده است. معناي حسن را ضدّ قبح (زشت بودن) دانستهاند. بعضي احسان را ضدّ اساءة (بدي کردن) معنا کردهاند.

واژه شناسی قرآنی: اِحساس، استيناس، اِيلاف، وِجدان
«اِحساس» برگرفته از «حَسّ» (حاء و سين) با دو معناي اصلي غلبه پيدا کردن بر چيزي از راه قتل و غير آن و ابراز صدا و ناله هنگام احساس درد است.

واژه شناسی قرآنی: أَحَد، فَرد، واحِد، وَتر (با فتحه و کسره واو)
اصل «أحد» (همزه، حاء و دال) «وحد» (با واو) است. برخي از اهل لغت گفتهاند: أحد به معناي واحد و در وصف خدا و اسما عدد مترادف با واحد

واژه شناسی قرآنی:اخبار، احساس، اِدراک، اطلاع، ايناس، بَصَر، حُکم، حفيّ، خُبر، دِراية، ذِکر، رُؤية، سَمع، شَهادة، شُعور، ظَنّ، عِرفان، عِلم، عَقل، فِقه، فَهم، وِجدان، يَقين
«احبار» از «حَبر» (حاء، باء و راء) به معناي اثر زيبا گرفته شده است. لغت شناسان «احبار» را جمع «حِبر» و «حَبر» (عالم) دانسته

واژه شناسی قرآنی: اِحاطه، اَغلال، جَيب، حاقَ، حَدق، حَفّ، دَور، طَوف، طَوق، قَلائِد
«احاطه» برگرفته از «حَوط» (حاء، واو و طاء) به معناي گردش چيزي به دور يک شيء است. احاطه احراز کامل شيء با آگاهي همه جانبه از آن،

واژه شناسی قرآنی:اِجماع، اِراده، اِصابه، اَمّ، تَيَمُّم، حَج، عَزم، مَشيّت، هَمّ
«اجماع» برگرفته از «جمع» (جيم، ميم و عين) به معناي به هم پيوستن و ضميمه شدن يک چيز است. از ديدگاه اهل لغت، اجماع به معناي عزم بر امري،

واژه شناسی قرآنی: «اَجر»، «ثَواب»، «دين»، «جَزاء»
«اجر» (همزه، جيم و راء) دو معناي اصلي دارد (جمع ميان آن دو ممکن است): الف) کرايه دادن براي کار؛ ب) بهبودي استخوان شکسته.