The current route :

سفر
به كجا چنين شتابان ؟ گون از نسيم پرسيد دل من گرفته زينجا هوس سفر نداري ز غبار اين بيابان ؟ همه آرزويم اما
چه كنم كه بسته پايم به كجا چنين شتابان ؟

سپیده
هنگام سپیده دم خروس سحری هنگام سپیده دم خروس سحری دانی كه چرا ؟
دانی كه چرا همی كند نوحه گری ؟ یعنی كه نمودند در آیینه ی صبح كز عمر شبی گذشت و تو بی خبری ! كز عمر شبی گذشت و تو بی خبری !

خاتم سازی
هنرهای سنتی ایران، هنرهای اصیل مردمی و نشات گرفته از فطرتی پاک است که از دیر باز در تمامی شئون زندگی مردم رسوخ کرده و به صورت جزئی تفکیک ناپذیر درآمده اند.
این هنرها، از گذشته دور تا کنون، بدون تغییرات...

ترانه کو
پنجره های بی رمق ترانه های بی صدا رختی از کهنگی سالهای دور ترانه کو؟ ترانه کو؟ حرفای عاشقانه کو؟
ترانه کو؟ ترانه کو؟ حرفای عاشقانه کو؟ ترانه کو؟ ترانه کو؟

پنجره
يه پنجره يه خيابون يه نگاه يه رهگذر تو خم کوچه ی خلوت يه صدای زودگذر پرده ای سفيد و گلدار که حجاب چشم خونه ست واسه گلدونای خالی چشم براه گل پونه ست
يه صدا از ته چاه پر زخم حنجره مثه آواز قناری توی گوش...

تیتراژ آغازین سریال مثل هیچ کس
به نابودی کشوندیم تا بدونم همه بود و نبود من تو بودی بدونم هر چی باشم بی تو هیچم بدونم فرصت بودن تو بودی
همه دنیا بخواد و تو بگی نه نخواد و تو بگی آره... تمومه همین که اول و آخر تو هستی به محتاج تو...

تب تلخ
خدا ما رو برای هم نمی خواست فقط می خواست هم رو فهمیده باشیم بدونیم نیمه ی ما ، مال ما نیست فقط خواست نیمه مون رو دیده باشیم
تموم لحظه های این تب تلخ خدا از حسرت ما با خبر بود خودش ما رو برای هم نمی...

عشق می یاد
هر کسی دنبال خبر می گرده بهش بگین عشق داره بر می گرده عشق میاد ، همین روزها خیلی زود عشق میاد ، تازه می فهمیم کی بود
وقتی میاد ، دور و برش شلوغ نیست این دفعه حتما ، خودشه ، دروغ نیست وقتی میاد ، زندگی...

رفتنی
تو می ری با یکی دیگه که قدر تو رو نمی دونه که رویات رو نمی فهمه ، نگاهت رو نمی خونه
به تو عادت کنه شاید ، یا شاید عاشقت باشه ولی قلبش می تونه رو کسی غیر از تو هم واشه تو رو اصلا نمی شناسه
براش فرقی...

خوشبختی
می خواستم بهت بگم چقدر پریشونم دیدم خود خواهیه ، دیدم نمی تونم تحمل می کنم بی تو به هر سختی به شرطی که بدونم شاد و خوشبختی
به شرطی که بدونم شاد و خوشبختی به شرطی بشنوم دنیات آرومه