تاکنون در بقاء بر تقلید از میت، به اجازۀ مجتهد غیر اعلم عمل مى‌کردیم، اگر در این مورد اجازۀ اعلم شرط باشد، آیا واجب است بر ما عدول به اعلم و طلب اجازۀ از او در بقاء بر تقلید میت؟

آیا بر من واجب است که بعد از احراز اعلمیت مجتهدى، بوسیلۀ شهادت عدلین، از اشخاص خبرۀ دیگر نیز تحقیق کنم؟

شخصى از مرجع معیّنى، پس از رحلت آیت اللّه العظمى خویى قدّس سرّه تقلید نموده است. در حال حاضر مى‌خواهد دوباره از آیت اللّه العظمى خویى تقلید نماید، آیا این تقلید جایز است؟

ابتدا به ساکن در هنگام تکلیف مقلّد حضرت آیت اللّه العظمى خمینى قدّس سرّه بوده‌ام، سپس با باقى ماندن بر تقلید امام، مقلد حضرت آیت اللّه العظمى اراکى بوده و پس از آن مقلد یکى از هفت نفر حضرات معظم معرفى...

اگر اول ماه مبارک رمضان یا شوال در ایران رؤیت شود و یا حاکم شرع حکم نماید، براى مردم افغانستان هم ثابت مى‌شود یا خیر؟ و در مسأله رؤیت مقلدین، از مراجع عظام دیگر مى‌تواند بسوى کسى که روشن‌تر بیان نموده...

تغییر مرجع تقلید در کلیۀ احکام چه حکمى دارد؟

به نظر شما عمل به احتیاط بهتر است یا به تقلید؟

آیا وجوب تقلید یک امر تقلیدى است یا اجتهادى؟

از نظر اصطلاح فقهى واژۀ «خبره» که در یافتن مجتهد باید به آن مراجعه شود چه معنایى دارد؟

اکنون با توجه به اینکه شما فرموده‌اید که در احتیاط واجب مى‌توانید با رعایت اعلم فالاعلم به دیگرى رجوع کنید وظیفۀ ما چیست که بعد از شما نمى‌توانیم اعلم بیابیم و هر کس هم یک جوابى مى‌دهد؟