The current route :

انسان شناسی (2)
نکته: هیچ لذت چون لذّت دریافتن نفس خود نیست. و دلیل بر این سخن آن است که تو هرکس را دوست داری بدان سبب دوست داری که با تو مناسبتی دارد. نبینی که هرکس در خو و دانش با تو مناسبت بیشتر دارد چگونه او را دوست...

انسان شناسی (1)
نکته: ای دوست! آدمی دل و جان هستی و کعبه موجودات است؛ چرا که همه آنها رو به سوی آدمی دارند. آدمی مسجود و مخدوم (7) فرشتگان است. اینکه می گوییم آدم جام جهان نما (8) و آینه گیتی نما و مظهر صفات نور خداست،...

هستی شناسی (5)
پرسش و پاسخ: اگر کسی گوید که بسیاری از مشایخ بوده اند که در ظاهر به جان و مال مشغول بوده اند، و به دل و جان، دوستی حضرت حق تعالی کرده اند، چگونه ایشان را مشغولی ظاهر به دنیا زیان نداشته است؟

هستی شناسی (4)
تمثیل: اگر به چشم ظاهر در وی نگری، خوب می نماید. (1) و چون به چشم عقل در وی نگاه کنی به غایت زشت می نماید. مانند زنی پیر که تازگی جوانی از وی رفته است و جز پوستی بر استخوان کشیده ندارد، خود را به جامه...

هستي شناسي (3)
نکته: هرچه دل در بند آن باشد، و بدان نظر دارد، و تو را از خداي عزوجل باز دارد، آن دنياي توست. و هرچه دل در بند آن نيست- گرچه در ميان آن باشي- آن دنيا نيست؛ زيرا دنيا در عالم، بسيار است، چون کسي در بند...

هستي شناسي (2)
نکته: هنگامي که اثرات تابش نور اين ستارگان در جوانب عناصر موجود در زمين تأثير گذاشت و از آن نقطه فرضي در مرکز زمين، منعکس شد، از درون خاک و آب، به کمک باد و آتش، «جمادات» (1) به وجود آمد که عبارتند از:...

هستي شناسي (1)
نکته: بدان اي پسر! که خداوند جهان را براي برآوردن نياز خويش نيافريده و بيهوده هم نيافريده است، بلکه آن را براساس عدل آفريده و بر مبناي حکمت: آراسته است او چون مي دانست که هستي بهتر از نيستي و افزوني بهتر...

راهنما شناسي(2)
نکته: اي دوست! اهل معرفت مي گويند که جمله انبيا که دعوت خلق کردند، غرض و مقصد ايشان چهار چيز بود؛ اگر چه سخن هاي بسيار گفتند، و احکام بسيار بيان کردند؛ اما بزرگ ترين مقصود ايشان از دعوت چهار چيز بود:

راهنماشناسی (1)
نکته: مردم در اين جهان ناچار از حفظ نظم و ترتيب هستند و حفظ اين دو بدون راهنما ناممکن است؛ زيرا هر انساني که روزي خود را بدون نظم و عدل بخورد، نمي داند که چگونه شکر روزي دهنده را به جا آورد و اين عيبي...

خداشناسي(3 )
توصيه: اول معرفت اين است که جمله آفرينش را بر کنار و عاجز و اسير بيند و نسبت خويش از جمله قطع کند و بشناسد که خداوند يکي است. و راه ديگر به معرفت خداوند، معرفت نفس است؛ چنان که گفته است: «من عرّف نفسه...