The current route :

مثنوى طاقديس (1)
اين كه بزرگانى هم چون شيخ بهايى (م 1030 ه ق)، مرحوم فيض كاشانى (م 1090 ه ق)، دو فرزانه نراق، ملا احمد (1245 ه ق) و ملا محمد مهدى نراقى، حاج ملا هادى سبزوارى (م 1289 ه ق) و علامه طباطبايى (م 1360 ه ش) و...

صفه اى از طاقديس (3)
از جمله موضوعاتى كه در مثنوى طاقديس، مورد توجه ملااحمد نراقى قرار گرفتهاست، بيان منظوم و تفسير گونه دورههايى از سرگذشت پيامبران الهى است. دراين اثنا، علاوه بر نقل قصهگونه، به تحليل و تعليل نيز پرداخته...

صفه اى از طاقديس (2)
«در حالىكه در مثنوى معنوى همه چيز از حكايت و شكايت نى آغاز مىشود» (13) در مثنوى طاقديس قصه طوطى و شاه، مطلع سخن قرار گرفته است و بدين ترتيب مولوى با شكايت آغاز مىكند و نراقى با حكايت. اما اين هر دو،...

صفه اى از طاقديس (1)
دانشمند فاضل، پژوهشگر نوآور، فقيه صاحب نام و اديب نامدار، ملااحمدنراقى ملقب به فاضل نراقى و فرزند خلف ملامحمدمهدى نراقى از مفاخر اسلام و مشاهير شيعه است.
وى در سال 1185ه .ق (1) چشم به جهان گشود و با بهرهگرفتن...

سيرى در ديوان طاقديس (5)
در هر زمانى، فرقه گرايى و فرقه سازى و طرح انديشههاى انحرافى در جهت تضعيف عرصههاى حق و گمراه كردن مردم و پراكنده ساختن آنها از گرد شمع حق، معمول بوده است. در زمان علامه نراقى، دو مسئله در باب تضعيف مكتب...

سيرى در ديوان طاقديس (4)
عقل، عشق، عرفان، غالبا در لسان بسيارى از اهل نظر سه پايه از يك حقيقتاند. گرچه هر كدام معناى خاص خود را دارند، لكن در باب راهيابى به حق و قدم نهادن به دربار قرب الهى، هر سه مكمل و مؤيد هماند.

سيرى در ديوان طاقديس (3)
هميشه كاروان وجود را كاروان سالارى طبق نظام احسن پروردگار متعال همراهى مىكند و كاروان سالار اوليه براى پيدايش هستى، وجود مبارك پيامبر عظيم الشان اسلام حضرت محمد صلى الله عليه و آله وسلم است كه خداوند...

سيرى در ديوان طاقديس (2)
حديث فوق از احاديث مورد توجه فرق مختلف اسلامى است و اين حقيقت را بازگو مىكند كه پروردگار حكيم بر اساس مهر و كرم خود، حضور پير راه را براى راهنمايى ما مقرر داشته است. چنانكه ائمه معصومين عليهم السلام...

سيرى در ديوان طاقديس (1)
ديوان طاقديس، حامل امواج حيات بخش معارف اسلامى است. اين كتاب گوياى مجاهدتهاى خستگىناپذير رادمردى سترگ از تبار دين و سياست در مبارزه با انحرافات و كجروىهاى زمان خويش است.

بر آستان اهل بیت (علیهم السلام)
ائمۀ اطهار (علیهم السلام) هم ترس از جهنّم داشتند و هم طمع به بهشت، ولی عبادت را برای خوف و طمع نمی کردند.اگر مسألۀ امام شناسی بالا رود، خداشناسی هم بالا می رود، زیرا چه آیتی بالاتر از امام (علیه السلام)؟!