The current route :

ارتباط ابطال گرايي و نظريه ي اقتصاد
ابطال گرايي، هم فلسفه ي علم است و هم نوعي روش شناسي که پس از تدوين توسط پوپر، در سال 1938 توسط هاچيسون در اقتصاد معرفي شد. ادعاي ضمني پوپر ( طراح روش شناسي ابطال گرايي ) و ساير ابطال گرايان اين است که...

تاريخ فلسفه ي علم
فلسفه ي علم همانند ابعاد ديگر انديشه ي انساني از روزگاران قديم در مطالعات و مباحثات علمي وجود داشته است و بنابراين شايد نتوان تاريخ دقيق آغاز کارکرد آن را معين ساخت. اما شايد بتوان پس از انقلاب علميِ زمان...

قلمروي فلسفه ي علم
روش شناسي يکي از عناصر کليدي فلسفه ي علم است و فلسفه ي علم به بررسي عمومي چيستي علم مربوط مي شود. چيستي روش شناسي يکي از پرسش هايي است که در فلسفه ي علم بايد به آن پاسخ داده شود. معرفت شناسي، عنصر

عدد در انديشه اخوان الصفا
در سده هاي اوليه اسلامي مباحث مربوط به اصول اعتقادي و مسائل ديني، مسلمانان را به وادي علوم عقلي مانند منطق و کلام کشانيد. مسلمانان با فتح سرزمينهايي نظير ايران و شام و مصر به مهمترين مراکز علمي و تمدني...

نکاتي مهم درباره ي « وجود » و احکام آن در عرفان
از آن جا که وجود، اساسي ترين اصل جهان بيني عرفاني بوده و عرفان مکتبي است که در عين رابطه و پيوند تنگاتنگش با عواطف و احساسات و جاذبه ها و نيازهاي روحي بشر، با حوزه عقل و انديشه دير آشنا و بيگانه است لازم...

اثبات واجب از منظر ابن سينا، قيصري و محقق طوسي
قيصري در اين بخش مسائل مهمي را درباره ي حقيقت هستي از ديدگاه عرفا مطرح مي کند که ما آن ها را ضمن چند مسئله بحث مي کنيم. نخستين آن ها مسئله ي اثبات واجب است، اما پيش از پرداختن به اثبات واجب، مسائل ديگري...

در بيان برخي اصطلاحات عرفا (3)
اين که گفته شد، مربوط به حال « محبوبان » است، نه « محبّان ». که انجذاب و کشش محبّان، پس از سلوک و مجاهده حاصل آيد، که آن را به جاي خود بيان خواهيم داشت.

در بيان برخي اصطلاحات عرفا (2)
و اگر متعلّق به قهر و هيبت باشند، « صفات جلالي » گويند، و هر يک از اين دو نيز داراي جلال و جمالند. صفات جماليّه داراي جلالند و صفات جلاليّه داراي جمالند.

در بيان برخي اصطلاحات عرفا (1)
ذات الهي را، اگر من حيث هي هي، اعمّ از اتصّاف و عدم اتّصافش به صفتي از اوصاف اعتبار کنيم، آن را به عنوان « هويّة » و « حقيقة الحقايق » مي نامند.

تشابه تصوف و عرفان اسلامي با مکتب نوافلاطوني
مکتب نوافلاطوني در اسکندريّه بر اساس ترکيبي از تعاليم افلاطون و حکماي ديگر از يونان و ايران و هند، به وسيله ي « آمونياس ساکاس » بنيان گذاري شد. پس از وي، اين مکتب به وسيله ي افلوطين ( 203 - 270 م ) تکميل...