مسلمانی به نام ابن ابی ماریه به اتفاق دو نفر از مسیحیان عرب به نام تیم و عدی كه برادر بودند، به قصد تجارت از مدینه خارج شدند. در بین راه ابن ماریه بیمار شد، طوری كه از زندگی خویش مایوس گردید؛ لذا وصیت...

مشركان برای جلوگیری از پیشرفت‎‌های اسلام از راه‎‌های مختلف وارد می‌شدند و بهانه‎‌های گوناگون می‌تراشیدند؛ ولی به هدف خود نرسیدند. در نهایت تصمیم گرفتند كاری را درخواست كنند كه پیامبر از انجام آن ناتوان...

در ماه ذی القعده، سال ششم هجری در منطقه حدیبیه، كه در یك منزلی مكه و نزدیك مسجد شجره بود، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) با مشركان مكه پیمانی امضاء فرمود كه یكی از مفاد آن، چنین بود: هر كس از اهل...

در مجالسی كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) حضور داشت، اصحاب سعی می‌كردند در نزدیكی پیامبر جای گرفته و بنشینند. هر كسی می‌كوشید تا خود افتخار نزدیك بودن به رسول خدا را داشته باشد.

گروهی از یهود و منافقان در میان خود، جدا از مؤمنان نجوی (سخن زیر گوشی گفتن) می‌كردند و گاه با چشم‎‌های خود اشاره‌هایی به مؤمنان داشتند. مؤمنان هنگامی كه این منظره را می‌دیدند، می‌پنداشتند خبر ناراحت كننده‌ای...

از یكی از قبایل مكه زنی به نام ساره به شهر مدینه خدمت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد. پیامبربه او فرمود: مسلمان شده‌ای كه به اینجا آمده‌ای؟ عرض كرد: نه، فرمود: هجرت كرده‌ای؟ گفت: نه. فرمود: پس چرا...

(ابن مسعود) می‌گوید: از پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) پرسیدم: كدام گناه از همه گناهان بزرگتر است؟ فرمود: این كه برای خدا شبیهی قرار دهی، در حالی كه، او تو را آفریده است.

(عبدالله بن ابی رئیس منافقان بود؛ ولی پسرش عبیدالله مسلمان شده بود و پیامبر اسلام او را دوست داشت. روزی عبیدالله نزد رسول خدا بود. دید آن حضرت آب می‌نوشد. عرض كرد: كمی هم از آن آب در ظرف بگذارید تا برای...

وقتی دستور حركت جنگ تبوك از طرف پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) صادر شد، همه حركت كردند. تنها سه نفر از این دستور تخلف ورزیدند، و به سپاه اسلام نپیوستند، كه البته آن هم از روی نفاق نبود؛ بلكه از روی...

در سال پنجم هجری، قبیله‌ای از خزاعه به نام بنی المصطلق به ریاست حارث بن ابی ضرارپدرجویریّه همسر رسول خدا - خود را آماده جنگ با رسول خدا كرد؛ لذا در نزدیكی مدینه در كنار چاهی به نام مریسیع منزل كردند.