0
The current route :
أصالَةُ التَّعْیین فقه و اصول

أصالَةُ التَّعْیین

هرگاه مكلّف بین انجام دادن دو دستور مردّد بماند، مثلاً بین وجوب انجام «الف» متعیّناً و یا وجوب انجام «الف» و «ب» و یا «الف» و «ب» و «ج» مخیّراً مردّد بماند. به دلیل آنكه در تمام صور «الف» موردنظر است (یا...
أصاله التَخْییر فقه و اصول

أصاله التَخْییر

وقتی اصل تكلیف محرز و تردید در مكلف‌به باشد، و به بیان دیگر اصل الزام قطعی، اما تعلق آن به این یا آن مشكوك باشد، و جمع بین هر دو به صورت احتیاط نیز مقدور نباشد، و ترجیح یكی بر دیگری نیز بلامرجح باشد، در...
أصالةُ البَرائه فقه و اصول

أصالةُ البَرائه

هرگاه پس از مراجعه به ادله در تكلیف شرعی تردید حاصل شود، اصل برائت می‌گوید: تكلیف منتفی است. پس در موضوع اصل برائت «شك در تكلیف» اخذ شده است. شك و تردید مذكور یا وجوبیه است و یا تحریمیه. و هر یك از
أصالة الإطلاق فقه و اصول

أصالة الإطلاق

اصاله الاطلاق از اصول لفظیه است. (در مقابل اصول عملیه). در صورتی كه لفظی بدون قید یعنی به صورت مطلق استعمال شده باشد، اما تردید داشته باشیم كه آیا مراد گوینده نیز مطلق است یا مقصود او مقید بوده و لكن قیود...
أصالة الإحتیاط فقه و اصول

أصالة الإحتیاط

اصالة الاحتیاط یا اصالة الاشتغال یا قاعده‌ی اشتغال عبارت است از: حكم شارع یا عقل به لزوم انجام دادن یا ترك جمیع محتملات تكلیف در مورد شك در مكلف‌به. به بیان دیگر در صورتی كه انسان به اصل تكلیف مطمئن بوده...
اَصالَةُ الْاِباحه فقه و اصول

اَصالَةُ الْاِباحه

هرگاه در حلال یا حرام بودن چیزی تردید كنیم، اصل اباحه جاری كرده حكم به عدم حرمت می‌كنیم. زیرا آنچه نیازمند نص است الزامات قانونی است، والا عدم الزامات قانونی احتیاجی به نص ندارد. پس اصل در اشیاء قبل از...
اِشْتِراك فقه و اصول

اِشْتِراك

اشتراك در مقابل ترادف است. اگر چند واژه دارای یك معنی باشند، آن واژه‌ها را مترادف گویند. مثل واژه‌ی انسان و بشر كه هر دو دارای یك معنی هستند. اما اشتراك عبارت است از اینكه یك واژه دارای معانی متعدد باشد....
إستقلالی فقه و اصول

إستقلالی

در موقع استعمال لفظ گاهی معنی را به عنوان آلت و حالت برای غیر ملحوظ می‌كنند، و زمانی مستقلاً و به «ماهو» موردنظر قرار می‌گیرد. اولی را آلی و دومی را استقلالی نامند. مواردی از كاربرد دو اصطلاح فوق:
إستقراء فقه و اصول

إستقراء

در علم منطق وقتی سخن از حجت به میان می‌آید، گفته می‌شود حجت یا استدلال بر سه قسم است: الف. قیاس؛ ب.تمثیل؛ ج.استقراء.
اِسْتِصْحاب فقه و اصول

اِسْتِصْحاب

استصحاب از ماده‌ی صحب، به معنای به همراه داشتن است. و در اصطلاح عبارت است از حكم به استمرار آنچه كه پیشتر وجود داشته است. به دیگر سخن رعایت وضع یقینی سابق كه بعداً در بقای آن شك حاصل گردد. توضیح