The current route :

واژهی جُنُب (به ضم جيم و نون) در قرآن
اصل در معناي اين کلمه جانب، ناحيه و دور بودن است؛ مثل جَناب که گفته ميشود: «هذا من ذالک الجَناب»: اين از آن ناحيه است. «قعد فلان جَنْبةً» يعني از مردم کنارهگيري کرد و در ناحيهاي جداي از آنان قرار گرفت...

واژهی جَنْب (به فتح جيم) در قرآن
«جنب» در لغت به معناي پهلو، زير بغل تا تهيگاه، نزديک، و معظم و اکثر از يک شيء است؛ چنان که وقتي گفته ميشود «هذا قليل في جنب مودّتک»: اين کار ما در مقابل محبتهاي شما کم است. اين کلمه گاه

واژهی جناح در قرآن
«جنح» ماده اصلي «جناح» است که در اصل به معناي ميل و تجاوز است و زماني که گفته ميشود «جنح الي کذا» يعني به سوي آن ميل کرد، چنان که به گناه، جُناح - به ضم - گفته ميشود؛ زيرا گناه تجاوز از مسير حق

واژهی جحيم در قرآن
«جحيم» در لغت به معناي آتش شديد برافروخته و هر آتشي است که بعضي از آن بر روي بعضي ديگر قرار گرفته باشد. نيز به آتش بزرگ برافروخته شده در درّه و به مکان بسيار گرم جحيم گفته ميشود.

واژهی جبّار در قرآن
«جبّار» برگرفته از ماده «جبر» به معناي وادارکردن افراد بر امور ناخوشايند آنان، اصلاح شکستگي و اصلاح با نوعي اعمال قدرت است و به کساني که مدعياند خداوند بندگان خود را بر گناهان اکراه ميکند، مجبره

واژهی جار در قرآن
«جار» از ماده «جور» در لغت به معناي مجاور منزل، محل سکونت شخص، پناهدهنده، پناهخواه، همسر مرد، همپيمان، ياريکننده، شريک در تجارت است:

واژهی ثواب در قرآن
«ثواب» برگرفته از «ثاب» در اصل به معناي رجوع و بازگشت است و «مثابه» محلي است که انسانها به سوي او بازميگردند. «تثويب» به معناي دعاي مکرر است و «تثويب مؤذن» اين است که پس از اذان

واژهی ثمر، ثمرات در قرآن
«ثمر» در لغت به معناي حاصل و بار درخت، انواع مال، طلا و نقره است و «ثمره» به معناي کناره زبان، گرهها و بندهاي تازيانه، نسل و فرزند است و در اصل به معناي هر چيزي است که از شيء ديگر به

واژهی ثقلت، اثقال، ثقيل در قرآن
«ثِقَل» بر وزن «عِنَب» ضد سبک بودن است و «ثَقَل» متاع مسافر و هر چيز گرانبهايي است و به همين معناست حديث «اني تارک فيکم الثقلين» که «ثقلان» به معناي انس و جن است و «اثقال» گنجهاي زمين و

واژهی ثانی در قرآن
«ثني» ماده اصلي «ثاني» است و براساس استعمالات مختلف، معاني متفاوتي پيدا کرده است. ثني مفرد اثناء به معناي يک تا از تاها و يک لايه از لايههاي مختلف است. «ثني الوادي و الجبل» پيچ و خم بيابان و کوه است و...