0
The current route :
اتحاد فيلسوف، انديشه فلسفي و تاريخ فلسفه سایر مقالات

اتحاد فيلسوف، انديشه فلسفي و تاريخ فلسفه

1.مشتق در نحو و دستور زبان به معناي لغتي است که لغت ديگري ساخته شده باشد. در زبان عربي، که ريشه بيشتر کلمات سه تايي است و بخش کوچک تري از کلمات ريشه چهارتايي دارند، در کلمه مشتق شده از کلمه ديگر، سه حرف...
تاريخ فلسفه اسلامي چگونه ممکن است؟ سایر مقالات

تاريخ فلسفه اسلامي چگونه ممکن است؟

يکي از مسائلي که اين روزها در ميان اهالي فلسفه اسلامي از آن سخن به ميان مي آيد ضرورت توجه به تاريخ فلسفه اسلامي و نگارش آن است. البته از حدود پنجاه سال پيش گام هايي نيز در اين مسير برداشته شده است و کتاب...
فلسفه‌ي اخلاق كانت از ديد هگل(4) فلسفه‌های جدید و معاصر

فلسفه‌ي اخلاق كانت از ديد هگل(4)

از ديگر انتقادهاي هگل، انتقادي است كه عليه «بايدِ» اخلاق مطرح مي كند. طبق نظر او، «بايد» در اخلاق هرگز حقيقت نخواهد داشت. هگل معتقد است، آنچه هست، به‌طور كلّي معتبر است (اعتبار كلّي دارد)؛ بنابراين، آنچه...
فلسفه‌ي اخلاق كانت از ديد هگل(3) فلسفه‌های جدید و معاصر

فلسفه‌ي اخلاق كانت از ديد هگل(3)

هگل ادّعا مي كند كه وظيفه، انديشه‌ي محض است، و بنابراين، فعليّت (واقعيّت) پيدا نمي‌كند. به عبارت ديگر، او قصد دارد كه بگويد وظيفه، اُبژه‌ي مستقيم آگاهي است. امّا اين مطلب با «خود آگاهي اخلاقي»[37] در تضاد...
فلسفه‌ي اخلاق كانت از ديد هگل(2) فلسفه‌های جدید و معاصر

فلسفه‌ي اخلاق كانت از ديد هگل(2)

نظر هگل با نظر كانت درباره ی منشأ «غايي» اخلاق متفاوت است. براي كانت، منشأ غايي اخلاق، الهي است. هرچند، قانون اخلاقي فرمان عقل است، نهايتاً، قانون الهي و وظايف خاص، اوامر و فرامين خداوندند.[19] هگل بر...
فلسفه‌ي اخلاق كانت از ديد هگل(1) فلسفه‌های جدید و معاصر

فلسفه‌ي اخلاق كانت از ديد هگل(1)

هگل مدّعي است كه نظريّه‌ي اخلاقي كانت، انتزاعي و بدون محتواست؛ علاوه ‌براين، اصول اخلاقي كانت، اخلاقي را عرضه مي‌دارند كه به واسطه‌ي تناقضات ذاتي كه دارد، محال و غيرممكن است. در عوض، هگل پيشنهاد مي كند...
انسان مدرن و وارونگي ارزش ها فلسفه‌های جدید و معاصر

انسان مدرن و وارونگي ارزش ها

ژوف کاوي ها پيرامون حقيقت و ماهيت انسان با انکه گستره اي به بلنداي تاريخ حيات او دارد اما نه تنها به شناخت کامل او منتهي نشده که او را به معماي لاينحل هستي مبدل ساخته است. ناشناخته ماندن ماهيت و به تبع...
رابطه پراگماتيسم و پوزيتيويسم فلسفه‌های جدید و معاصر

رابطه پراگماتيسم و پوزيتيويسم

پراگماتيسم و پوزيتيويسم را عده اي دوروي يک سکه مي انگارند و وجوه مشترک آنها را بسيار گسترش مي دهند. بعضي معتقدند اين دو نحله فکري بر ضرورت نتايج داده ها، مشاهده و فايده مند بودن رفتارهاي سياسي و اجتماعي...
پراگماتيسم؛ اساس فلسفي دموکراسي فلسفه‌های جدید و معاصر

پراگماتيسم؛ اساس فلسفي دموکراسي

پراگماتيسم يکي از نگرش هاي فلسفه غربي و به طور ويژه امريکايي است که به گفته بانيان آن مي کوشد مشکلات دست و پا گير بشري را رفع کند. براي آشنايي بيشتر با اين مکتب فکري نخست لازم است تعريفي از آن بيان، و...
افول پراگماتيسم و ظهور نئوپراگماتيسم فلسفه‌های جدید و معاصر

افول پراگماتيسم و ظهور نئوپراگماتيسم

«حقيقت چيست و چگونه مي توان آن را شناخت؟» اين پرسشي است که طي تاريخ ذهن بسياري از فيلسوف ها را به خود مشغول کرده است، اما در عصر مدرنيته با انقلاب هايي که در عرصه هاي گوناگون زندگي انسان رخ داد فلسفه نيز...