
«و پروردگار تو بر هر چیزی نگاهبان است». (2)
این دوگانهگویی چگونه حل می شود؟
پاسخ اجمالی:
گرچه قرآن تدبیر جهان هستی و نگاهبانی از انسان ها در برابر حوادث را به فرشتگان نسبت داده است اما آنها در این سببیت، مستقل نمی داند؛ بلکه ایشان را واسطه هایی معرفی می کند که تحت فرمان خدا به وظایف خویش عمل می نمایند. در این صورت، تنافی ای میان آیات نام برده وجود ندارد.
پاسخ تفصیلی:
یکی از صفات ویژهی خداوند «توحید» است. توحید دارای مراتبی است که یکی از آنها «توحید افعالی» است. توحید افعالی خداوند به این معناست که هر اثر و عملی از هر مؤثر و فاعلی سربزند، به اذن خدای تعالی و تحت ربوبیت او انجام می پذیرد (3) و در تمام هستی چیزی بدون اراده او تحقق نمی یابد (4) و هرگز موجودی در وجود و یا تأثیر در معلول های خود استقلال ندارد. (5)
همان گونه که عالمان اسلامی گفته اند خداوند در انجام کارهای خود نیازی به هیچ کس و هیچ چیز ندارد. این مطلب با توجه به ویژگی «علت هستیبخش» بودن خداوند ثابت می شود؛ زیرا معلول چنین علتی با تمام وجود، قائم به علت خود است؛ پس چگونه می توان تصور نمود که چنین علتی نیازمند به معلول خود باشد.
هر چیز و هر کس هر چه دارد از خداوند و در حیطهی قدرت و مالکیت اوست و قدرت و مالکیت انسان و هر موجود دیگری در طول قدرت الهی و از فروع آن است. (6) این حقیقت در آیات متعددی از قرآن مورد اشاره واقع شده است که آیهی 107 سورهی بقره از آن جمله است:
«مگر ندانستی که فرمانروایی آسمان ها و زمین از آنِ خداست و شما جز خدا سرور و یاوری ندارید».
خداوند حکیم در گسترهی نظام علت و معلول که بر جهان حکمفرما نموده، فرشتگان را واسطه و عللی برای انجام برخی امور جهان قرار داده است که از جملهی آن وظایف، نگاهبانی از انسان ها در برابر برخی از حوادث و نیز ثبت و ضبط اعمال اوست.
خداوند در آیات متعددی از قرآن کریم به این نقش واسطه ای فرشتگان اشاره نموده است؛ از جمله در آیات اول سورهی نازعات، ملائکه را «مدبّرات» می خواند.
باید توجه داشت که قرآن به هیچ وجه فرشتگان را مستقل در امر تدبیر جهان ندانسته است؛ (7) بلکه در آیات متعددی بر جنبه غیراستقلالی فرشتگان در انجام امور جهان تأکید شده است؛ به عنوان مثال:
«[فرشتگان] در سخن بر او پیشی نمی گیرند و خود به دستور او کار می کنند». (8)
«[فرشتگان عذاب] از آنچه خدا به آنان دستور داده سرپیچی نمی کنند و آنچه را که مأمورند انجام می دهند». (9)
بین واسطه بودن ملائکه در تدبیر جهان و نگاهبانی از انسان و استناد این امور به خداوند هیچ منافاتی وجود ندارد؛ چرا که این دو استناد در طول هم هستند، نه در عرض یکدیگر. به عبارت دیگر، هرچه که در این جهان نقش سبب و علت دارد خود وابسته و معلول علت بالاتر از خود است. این سلسلهی علت ها و معلول ها تا آنجا ادامه پیدا می کند که به علتی ختم شود که دیگر خود، معلول چیز دیگری نیست و او همان خداست.
.jpg)
بنابراین همهی علت های موجود در جهان «علت غیرمستقل» هستند و برای این که نقش خود را ایفا نماید نیازمند به علت یا علت های پیشین هستند مگر خداوند که «علت مستقل» است. (10) از این رو استناد حوادث به فرشتگان و از جمله حفاظت از انسان ها، در طول استناد آنها به خداوند است و این مطلب را می توان در آیهی 11 سورهی رعد نیز به خوبی مشاهده نمود:
«برای او [خدا] فرشتگانی است که پی در پی او [انسان] را به فرمان خدا از پیش رو و از پشت سرش پاسداری می کنند».
همان طور که مشاهده می شود در این آیه میان حفاظت از انسان و تحت فرمان خدا بودن فرشتگان جمع شده است.
حاصل این که، نگهبانی و حفاظت از انسان ها توسط فرشتگان، تنها به اذن خداوند و تحت ربوبیت او انجام می گیرد و فرشتگان تنها نقش واسطه ای را دارند که تابع محض امر خدا بوده و هیچ استقلالی در این باره از خود ندارند و به این ترتیب هیچ تضادی میان آیات قرآنی در این باره وجود ندارد.
پینوشتها:
1. «لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَینِ یدَیهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللهِ». رعد (13) / 11. و نیز ر.ک: انفطار (82) / 10-12؛ انعام (6) / 61؛ ق (50) / 17-18.
2. «وَرَبُّکَ عَلَى کُلِّ شَیءٍ حَفِیظٌ».
3. تفسیر روشن، ج 6، ص 200.
4. تفسیر نمونه، ج 27، ص 447 و نیز ج 24، ص 198.
البته باید توجه داشت که توحید افعالی در تنافی با اختیار انسان نیست چرا که هر چند انسان در انجام افعال خویش مختار است ولی هم خود او و هم افعالش همه و همه مخلوق خداوند متعال است و از آنجا که خداوند انسان را خلق و به او قدرت بر انجام آن عمل را داده است می توان آن عمل را هم به خدا و هم انسان نسبت داد که در این صورت، انسان علت نزدیک آن عمل و خدا علت دور آن عمل قلمداد می شود. برای مطالعه بیشتر: ر.ک: الالهیات علی هدی الکتاب و السنه و العقل، ج 2، ص 341.
5. انوار درخشان، ج 18، ص 240.
6. آموزش عقائد، ج 1، ص 164.
7. المیزان، ج 20، ص 296 و نیز ج 17، ص 13 و 268.
8. «لَا یسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ یعْمَلُونَ». انبیاء (21) / 27.
9. «لَا یعْصُونَ اللهَ مَا أَمَرَهُمْ وَیفْعَلُونَ مَا یؤْمَرُونَ». تحریم (66) / 6. نیز بنگرید: نحل (16) / 49 و 50؛ صافات (37) / 164 و 165.
10. المیزان، ج 20، ص 298.
منبع: پاسخ به شبهات قرآنی (ناسازگاری در قرآن، توهم یا واقعیت)، گروه نویسندگان، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، شرکت چاپ و نشر بین الملل، چاپ اول، 1391ش.