Sunday, April 10, 2011
Estimated time of study:
موارد بیشتر برای شما

زین العابدین سلماسی

زین العابدین سلماسی
زین‏العابدین بن العلامه میرزا محمد سلماسى از خواص اصحاب آیت‏اللَّه العظمى سید مهدى بحرالعلوم رحمه‏اللَّه و وكیل علامه قزوینى سید ابراهیم صاحب (ضوابط) در عمارة سور سامرا و داراى كرامات و مكاشفات بسیاریست كه علامه‏ى نورى كمى از آن را در كتاب (دارالسلام) خود نقل نموده و ما قسمتى از آن را در اینجا مى‏آوریم. آن بزرگوار در شب یازدهم ذى‏الحجه 1266 ق در كاظمین (ع) وفات نموده و در صفه مقابل شیخ مفید علیه‏الرحمه مدفون گردیده است. محدث نورى در ص 265 كتاب دارالسلام گوید كه مرحوم شیخ زین‏العابدین سلماسى هیچ وقت در نزدش ذكر آغا محمدخان قاجار نمى‏شد مگر اینكه او را لعن كرده و بد مى‏گفت براى آن اعمال شنیعه از كشتار و غارتها و اسارتهاى او پس شبى در عالم خواب دید كه از طرف در طوسى وارد صحن شریف علوى مى‏شود و خواست كه كفش خود را كنده و داخل ایوان مقدس گردد ناگاه مردى را دید كه بى‏مو و دندان‏هاى درازى داشت و او را مانع شد از وارد شدن و دست او را گرفت و آورد در مقابل بعضى از حجرات نزدیك باب خضراء و دید در حجره جماعتى در لباس و فرم سلاطین هستند و در آخر مجلس مردى كوتاه‏قد با ریش گرد فراوان نشسته است. پس به وى گفت اى شیخ زین العابدین خداوند آمرزید كسى كه از من كشنده‏تر و بدتر بود و اشاره به آن شخص كوتاه نمود و گفت این نادرشاه است. پس براى چه مرا لعن مى‏كنى و فحش مى‏دهى. پس نادرشاه سر خود را از حجره بیرون كرده و گفت آغا محمد خان تا كى دست از شوخى خود برنمى‏دارى واگذار شیخ را برود عقب كارش او شقاوت و درندگى ما را دیده و اعمال شنیعه ما را شنیده ولى رحمت واسعه خدا و وسعت میدان عطوفت و مهر امیرالمؤمنین (ع) را ندیده. پس شیخ از خواب بیدار شده و بعد از این نمى‏گذاشت از در مقبره آغا محمد مگر اینكه فاتحه خوانده و طلب رحمت براى او مى‏كرد. تشرف سلماسى بلقاء الحجه (ع) محدث نورى در كتاب دارالسلام ص 264 گوید: براى من حكایت كرد آقا محمد مجاور مشهد عسكریین از مادرش و او از صالحات عابدات بود گفت من در سرداب شریف بودم با خانواده مرحوم شیخ زین‏العابدین در روز جمعه و او دعاء ندبه مى‏خواند و ما با او مى‏خواندیم و او گریه مى‏كرد گریه شخص محزون و ناله مى‏كرد ناله شخص مبتلا و بیچاره و ما با گریه او گریه مى‏كردیم و كس دیگرى با ما نبود كه ناگاه بوى خوشى در سرداب منتشر شد و فضا را پر نمود و ما دعاء خود را به پایان رسانیدیم و چون به خانه برگشتیم از مرحوم سلماسى از آن عطر و بوى خوش پرسیدیم. فرمود تو را به این سؤال چه و جواب مرا نداد و كتمان نمود. نگارنده گوید هیچ بعید نیست كه مرحوم شیخ زین‏العابدین سلماسى هم مانند استادش علامه بحرالعلوم به این فیض رسیده باشد چون ناقل تشرفهاى مرحوم بحرالعلوم خود آن بزرگوار مى‏باشد و مرحوم سلماسى با آن زهد و تقوا و علم و عمل از مرحوم شیخ زاهد عابد صالح حاج شیخ محمد شوشترى كوفى معاصر ما كمتر نبوده كه آن همه موفقیت و تشرف برایش حاصل شد كه بعضى از آن را نقل نمودم در مقدمه جلد چهارم و در جلد اول در ضمن ترجمه آیت‏اللَّه اصفهانى.


Send Comment
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.