Sunday, April 10, 2011
Estimated time of study:
موارد بیشتر برای شما

مهدیقلی علوی مقدم

مهدیقلی علوی مقدم
فرزند سرتیپ علیقلى‏خان افسر قزاق و از طرف مادر نوه‏ى محمدباقرخان اعتمادالسلطنه است. در 1280 در تهران تولد یافت. پس از انجام تحصیلات مقدماتى و متوسطه وارد مدرسه‏ى نظام مشیرالدوله شد و در 1299 فارغ‏التحصیل گردید. در 1301 براى ادامه تحصیل به اروپا اعزام گردید و در رشته‏ى دامپزشكى نظام دكترا گرفت و چند دوره‏ى نظامى هم در سن‏سیر طى كرد. پس از مراجعت به تهران، درجات نظامى را اخذ و در 1320 معاون اداره اصلاح نژاد اسب بود. چند روزى معاون شهربانى شد، مجددا به ارتش بازگشت و درجه‏ى سرتیپى به او دادند. مدتى ریاست اداره‏ى امور دواب با او بود. چندى ریاست سررشته‏دارى ارتش را به او سپردند. چند سالى هم امور و ورزش ارتش تحت‏نظر او قرار داشت. فرماندهى گارد مسلح گمرك نیز چندى با او بود. در 1330 درجه‏ى سرلشكرى به او داده شد و به ریاست ژاندارمرى كل كشور منصوب شد. بعد به معاونت وزارت جنگ رسید. سپس فرماندار نظامى تهران گردید. در واقعه‏ى 30 تیر 1331 كه مردم به نفع مصدق قیام كردند، او حاكم نظامى بود. در اثر تیراندازى و شدت عمل عده‏ى زیادى در تهران مقتول و مجروح شدند. وقتى مصدق مجددا روى كار آمد، دستور بازنشستگى و تعقیب فرماندار نظامى و رئیس شهربانى و رئیس ستاد را صادر كرد. سرلشكر گرزن رئیس ستاد و سرلشكر كوپال رئیس شهربانى، خیلى زود خود را كنار كشیدند ولى علوى‏مقدم بناى مخالفت و مبارزه با دولت را گذاشت و مجمعى از افسران بازنشسته و جوان تشكیل داد و علیه دولت مصدق شروع به فعالیت نمودند. تدریجا دامنه‏ى مخالفت آنها ابعاد وسیع‏ترى پیدا كرد. عده‏اى از مردم جنوب تهران با آنها همداستان شدند. وقتى زاهدى محور مبارزه با مصدق قرار گرفت، همه دور او جمع شدند. علوى مقدم هم صمیمانه با زاهدى تلاش نمود. چند بار توقیف شد. بعد از كودتاى 1332 علوى مقدم پاداش فعالیت یك ساله‏ى خود را دریافت كرد و به ریاست شهربانى كل كشور منصوب گردید. تا زمانى كه سازمان امنیت تشكیل نشده بود، تنها منبع و مرجع قدرت شهربانى بود و علوى مقدم تحقیقا از قوى‏ترین مهره‏ها محسوب مى‏گردید. بعد از تشكیل سازمان امنیت و اختیاراتى كه آن سازمان به دست آورد، بین دو منبع قدرت اختلاف افتاد. علوى مقدم و تیمور بختیار به جان هم افتادند، البته شاه هم این اختلاف را دامن مى‏زد. علوى مقدم در 1337 به درجه‏ى سپهبدى رسید. كبر و خودخواهى او در حد اعلى شد، با هر قدرتى غیر از شاه مبارزه مى‏كرد. هرگز به دستورات نخست‏وزیر ترتیب اثر نمى‏داد. در انتخابات دوره‏ى بیستم كه در تابستان 1339 اتفاق افتاد ، شهربانى مداخلات زیادى داشت. بعد از سقوط كابینه‏ى دكتر اقبال و روى كار آمدن جعفر شریف‏امامى، سپهبد علوى مقدم به سمت وزیر كشور معرفى گردید و انتخابات زمستانى دوره‏ى بیستم را انجام داد و مداخلات زیاد او در انتخاب اشخاص وجهه‏ى دولت را از بین برد، به طورى كه شریف‏امامى ناچار كابینه را ترمیم كرد و جاى علوى مقدم را به سپهبد عزیزى رئیس ژاندارمرى داد. در اردیبهشت 1340 دكتر على امینى با حمایت حزب دموكرات آمریكا در ایران زمامدار شد. شرط زمامدارى او عدم مداخله‏ى شاه در امور كشور و انحلال مجلسین بود كه هر دو انجام گرفت و امینى براى مبارزه با فساد، دادگسترى را مجهز كرد. عده‏ى زیادى از بلندپایگان كه در افكار عمومى در مظان اتهام و فساد بودند، بازداشت گردیدند. سپهبد علوى مقدم در راس بازداشت‏شدگان قرار داشت. چند ماه در زندان به سر برد، تاب و توان خود را از دست داد، به التماس و التجاء افتاد. سرانجام بدون محاكمه آزاد شد. به دستور شاه، در وزارت كشاورزى شغل مشاورى به او دادند. او در ریاست شهربانى خود، شركت واحد اتوبوسرانى را تاسیس نمود و چند سالى مدیرعامل آنجا هم بود. علوى مقدم در سال 1363 در سن 83 سالگى در تهران درگذشت.


Send Comment
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.