بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین
سیما فاطمة الزهرا سیدة نساء العالمین و ام الائمة الطاهرین روحی لها الفداء
عرض سلام و ادب خدمت خوانندگان گرامیالحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین
سیما فاطمة الزهرا سیدة نساء العالمین و ام الائمة الطاهرین روحی لها الفداء
همانطور که میدانید، یکی از شبهات مطرحشده علیه شیعیان این است که آیا اعتقادات شما، پایگاه و مبنای قرآنی دارد؟ در اینجا با صراحت اعلام میکنیم که تمام عقاید اصلی شیعه بر مبانی قرآنی استوار است. این شیعه است که مردم جهان را به قرآن و قرآنی اندیشیدن دعوت میکند و در این زمینه، ادعایی راستین دارد. این شیعه است که تمام مکاتب و مذاهب را به چالش میکشد که چرا با وجود قرآن، این کلام نورانی خداوند که امروز در دست بشر است، آن را رها کرده و به سخنان و مکاتبی دل میبندید که بر ظن، گمان و هوسهای نفسانی طاغوتیان بنا شده است.
امروز در این نوشتار، میخواهیم تنها یک نمونه از مبانی قرآنی شیعه را در مورد حوادث پیرامون غصب خلافت، یعنی شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) ارائه دهیم. بنابراین، اگر این موضوع برای شما اهمیت دارد و مناظره اخیر استاد حجتالاسلام حامد کاشانی با جناب آقای سلیمانی اردستانی را دیدهاید، مطالعه این متن را پیشنهاد میکنیم. این نوشتار را میتوان تکملهای برای آن مناظره دانست؛ چرا که آقای سلیمانی در پایان جلسه، از همین شبهه رایج استفاده کرد و پرسید: «آیا سرنخی از شهادت حضرت زهرا (س) در قرآن وجود دارد؟»
این شبهه رایج درباره مبانی قرآنی تفکرات شیعه، طی قرنهای متمادی توسط استوانههای علمی شیعه پاسخ داده شده و کتب متعددی در این باره نگاشته شده است. برای مثال، کتاب شریف بحارالانوار – که به اشتباه در میان مردم تنها به عنوان یک دائرةالمعارف حدیثی شناخته میشود – نمونهای از این آثار است. این کتاب در ۱۱۰ جلد تدوین شده و در ابتدای هر باب، ابتدا آیات مربوط به آن موضوع را بیان و تحلیل کرده و سپس احادیث معتبر را گردآوری نموده است.
ما نیز در سامانه راسخون، به نوبه خود و به عنوان کوچکترین دانشآموخته این مکتب، نکاتی را پیرامون نشانههای شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها و غصب خلافت در قرآن کریم ارائه خواهیم داد. در این نوشتار، تنها به بررسی یک آیه خواهیم پرداخت و اگر خداوند توفیق دهد، آیات دیگر را در فرصتی دیگر ارائه خواهیم کرد. فقط به طور فشرده باید دانست که دهها آیه در قرآن از این موضوع سخن گفته و به جامعه مؤمنین هشدار داده است.
آیه اول (سوره إسراء، آیه ۶۰): رویای پیامبر و خبر از یک انحراف بزرگ
«وَإِذ قُلنا لَکَ إِنَّ رَبَّکَ أَحاطَ بِالنّاسِ وَما جَعَلنَا الرُّؤیَا الَّتی أَرَیناکَ إِلّا فِتنَةً لِلنّاسِ وَالشَّجَرَةَ المَلعونَةَ فِی القُرآنِ وَنُخَوِّفُهُم فَما یَزیدُهُم إِلّا طُغیانًا کَبیرًا»و هنگامی که به تو گفتیم: یقیناً پروردگارت به مردم احاطه کامل دارد و [البته] آن خوابى را که به تو نشان دادیم و نیز درخت لعنت شده در قرآن را جز براى آزمایش مردم قرار ندادیم؛ و دائم به آنها هشدارهای جدی مىدهیم، ولى این هشدارها فقط به طغیانی بزرگ در آنها میافزاید!!
بررسی اجزای آیه
بیاید ابتدا اجزای این آیه را با هم بررسی کنیم:قسمت اول آیه: «وَإِذ قُلنا لَکَ إِنَّ رَبَّکَ أَحاطَ بِالنّاسِ؛ و هنگامی که به تو گفتیم: یقینا پروردگارت بر مردم احاطه کامل دارد».
این بخش، یادآوری وعدهای دلگرمکننده به پیامبر صلی الله علیه و آله است که پروردگارش بر مردم احاطه کامل دارد. از همین عبارت میتوان دریافت که خداوند متعال به پیامبر گرامی اسلام وعده پیروزی در برابر مخالفان را داده و با تأکید بر اینکه تمام اقدامات مردم تحت نظارت اوست، رسول الله (ص) را از بیاثر بودن دشمنی بدخواهان آسودهخاطر کرده است.
اینجا چند پرسش مهم مطرح میشود:
- چرا خداوند متعال با واژه «إِذْ» (که برای یادآوری است) این نکته را به رسول الله (ص) یادآوری میکند؟
- آیا در جای دیگری از قرآن کریم به این وعده (احاطه کامل الهی) اشاره شده، یا این وعده به صورت وحی غیرقرآنی ابلاغ شده است؟
قسمت دوم آیه: «وَما جَعَلنَا الرُّؤیَا الَّتی أَرَیناکَ إِلّا فِتنَةً لِلنّاسِ وَالشَّجَرَةَ المَلعونَةَ فِی القُرآنِ؛ و آن خوابى را که به تو نشان دادیم و نیز درخت لعنت شده در قرآن را جز براى آزمایش مردم قرار ندادیم».
این بخش به روشنی از دو امر نگرانکننده سخن میگوید که به پیامبر نشان داده شده است: یکی در خواب و دیگری در قرآن. خداوند برای رفع نگرانی پیامبر (ص)، حکمت این امر را بیان میکند و میفرماید آن دو مورد، تنها برای آزمایش مردم است.
ناظر به این قسمت نیز چند پرسش مهم مطرح میشود:
- آن رؤیایی که پیامبر دیده چه بوده است؟
- شجره ملعونه در قرآن چیست و درباره چه کسانی است؟
- آن رؤیا و آن شجره ملعونه چه ارتباطی با هم دارند؟
- آنها در صدد چه کاری هستند که موجب نگرانی رسول الله (ص) شده است؟
- چه ارتباطی بین این بخش با قسمت اول آیه وجود دارد و پشت سر هم آمدن این دو در یک آیه به چه معنا است؟
- این فتنه چه نوع فتنهای است ، آیا در جای دیگر در قرآن درباره آن صحبت شده است؟
قسمت سوم آیه: «وَنُخَوِّفُهُم فَما یَزیدُهُم إِلّا طُغیانًا کَبیرًا؛ و دائم به آنها هشدارهای جدی مىدهیم، ولى این هشدارها فقط به طغیانی بزرگ در آنها میافزاید!!»
خداوند متعال در این بخش نکته مهمی را گوشزد میکند: ما آن کسانی را که در رؤیا نشان دادیم و آن شجره ملعونه را، پیوسته به خاطر اهدافی که دنبال میکنند و اقداماتشان میترسانیم، اما این هشدارها تنها بر طغیان بزرگ آنان میافزاید.
چند پرسش مهم نیز درباره این بخش از آیه مطرح است:
- آن افراد و شجره ملعونه در صدد چه کاری هستند که خداوند آنان را پیوسته میترساند؟
- چرا از این ترساندن درس نمیگیرند و به عکس بر طغیانشان افزوده میشود؟
- آیا از این طغیان در جای دیگر قرآن نیز سخن به میان آمده است؟
- آیا در روایات اشارهای به این ترساندنها و هشدارهای خدای متعال شده است؟
تا اینجا روشن میشود که آیه ۶۰ اسراء، آیهای پر رمز و راز است که از مسأله مهمی پرده برمیدارد. برای کشف این رموز، باید به آیات مرتبط و روایات معصومین (علیهم السلام) رجوع کنیم. ما در این آیه با حداقل یازده پرسش کلیدی مواجهایم که باید پاسخ داده شوند.
شیوه پاسخ ما به این مسائل به صورت سیر اجمال به تفصیل است و به نظر میرسد این روشی مناسب برای کشف یک مسأله پر رمز و راز در قرآن کریم باشد و درک موضوع را برای ما آسانتر کند. پس ابتدا یک پاسخ اجمالی به این پرسشها میدهیم و بعد از آن تمام موارد را با عرضه به سایر آیات قرآن رمزگشایی خواهیم کرد.
پاسخ اجمالی
وعده به حفظ
با مطالعه این آیه، اجمالاً درمییابیم که رسول گرامی اسلام (ص) از سوی خداوند تضمینهایی داشتند که رسالتشان به سرانجام میرسد و دشمنان نمیتوانند مانع گسترش اسلام ناب محمدی شوند. این تضمین در قالبهای مختلفی ارائه شده است که یکی از آنها، وعده احاطه و تسلط الهی بر مردم است که در آغاز آیه نیز به آن یادآوری شده است.خبر از وجود یاغیان
همچنین بهطور اجمالی متوجه میشویم که پیامبر (ص) با حقیقت دیگری نیز مواجه شده که در دو قالب به ایشان نشان داده شده: یکی در قرآن و دیگری در رؤیا. خداوند در قرآن، رسالت پیامبر (ص) و مسیر ادامه آن توسط اوصیای برحق را به «شجره طیبه» تشبیه کرده و دشمنان این مسیر را «شجره خبیثه» نامیده است. تعبیر «شجره» (درخت) نشان از استمرار یک جریان در طول تاریخ دارد.بر اساس روایات فریقین، رسول خدا (ص) شبی در عالم رؤیا دیدند که پس از وفات ایشان، تعدادی بوزینه یکی پس از دیگری از منبر ایشان بالا میروند و در جایگاه ایشان مینشینند. حضرت این رؤیا را به انحراف در امت و غصب جایگاه رسالت تعبیر کردند و گفته شده پس از این رؤیا، دیگر کسی لبخند بر لبان مبارک ایشان ندید.
خداوند متعال در این آیه، پاسخی به این تعارض ظاهری میدهد. با کنار هم نهادن این دو حقیقت -که یکی وعدهٔ حفظ [دین] است و دیگری خبر از انحرافی در امت به دست شجرهٔ ملعونه- پرسشی در ذهن شکل میگیرد: «پروردگارا، کدام یک از این دو وعدهات درست است؟ آیا دین اسلام سراسر جهان را فرا خواهد گرفت، یا آیین پیامبرت پس از وفات او، به دست بوزینگان امت و شجرهٔ ملعونه تحریف خواهد شد؟»
خداوند برای پاسخ به این تعارض ظاهری، این آیه را نازل فرموده و بر وعدهٔ یاری خود تأکید میکند: «ای پیامبر ما، مطمئن باش که کار از دست ما خارج نشده و ما بر مردم تسلطی کامل داریم و دین اسلام فراگیر خواهد شد. این فرصتی که به بوزینگان امت و شجرهٔ ملعونه دادهایم، تنها برای آزمودن امت در طول تاریخ است.»
هشدار به شجره ملعونه
تا اینجا روشن شد که شجره ملعونه در قرآن -که صورت ملکوتی آنها به شکل بوزینه در رؤیا نشان داده شد- در صدد غصب خلافت و جایگاه رسالت است. خداوند در ادامه آیه میفرماید: ما این شجره ملعونه را پیوسته میترسانیم، اما این هشدارها تنها بر طغیان بزرگی که دنبال میکنند، میافزاید.پس از این قسمت آخر آیه نیز به طور اجمالی درمییابیم که شجره ملعونه در قرآن یک جریان فکری-سیاسی در دل امت اسلام است که رسول الله بارها آنها را نسبت به آن طغیان ترسانده و به آنها هشدار داده است. ما اجمالا میفهمیم که اولاً این شجره ملعونه افرادی هستند که اهل برنامه ریزی و توطئه هستند و ثانیاً حضرت رسول از طریق وحی از افکار شوم آنها خبر دارد و ثالثاً در دسترس رسول الله (ص) هم هستند که ایشان در مواقع مختلف با این شجره اتمام حجت کرده و آنها را از عاقبت کارشان میترساند.
پس از بخش پایانی آیه به طور اجمالی درمییابیم که شجره ملعونه در قرآن، جریانی فکری-سیاسی در دل امت اسلام است که رسول الله (ص) بارها آنان را نسبت به این طغیان ترسانده و هشدار داده است. ما اجمالاً میفهمیم که:
- اولاً، این شجرهی ملعونه شامل افرادی است که اهل برنامهریزی و توطئهاند؛
- ثانیاً، حضرت رسول (ص) از طریق وحی، از افکار شوم آنان آگاه بودهاند؛
- ثالثاً، آنان در دسترس رسول الله (ص) نیز قرار داشتهاند تا ایشان در مواضع مختلف با آنها اتمام حجت کرده و از عاقبت کارشان بیم دهند.
علت زیاد شدن بر طغیان کبیر
اما پرسش مهم دیگری مطرح میشود: چرا این شجرهٔ ملعونه از این هشدارها یاغیتر و در تصمیم شوم خود مصممتر میشوند؟! به نظر میرسد آنان از این هشدارها نکتهای را دریافته و با خود چنین اندیشیدهاند: «اگر ما برای این تصمیم، یعنی غصب خلافت، اقدام کنیم موفق خواهیم شد و قضا و قدر الهی مانع ما نخواهد شد؛ چرا که اگر جز این بود، لازم نبود بارها خدای متعال و رسولش در این باره به ما هشدار دهند و ما را بترسانند. پس حال که چنین است، باید مصممتر و قاطعتر این هدف را دنبال کنیم». از این رو، خدای متعال میفرماید: «تمام این ترساندنها فقط بر طغیان کبیر آنان افزود».نکتهٔ جالب این که طغیان منافقان در قرآن چندین بار مطرح شده، اما تنها در این آیه است که با وصف «کبیر» یاد شده است. تعبیر «طغیان کبیر» تأکیدی بر این موضوع است که فتنه آنان، همان غصب جایگاه رسالت و امامت الهی امت است که رسول الله (ص) در رؤیا آن را دیدند.
تمام این نکاتی که در پاسخ اجمالی مطرح شده مبتنی بر دادههای قرآنی و روایی است که در بخش «پاسخ تفصیلی» تکتک آنها بیان خواهد شد.
نتیجه: شهادت حضرت زهرا (س) در مبارزه با شجره ملعونه
اکنون این پرسش مطرح است: آیا این آیه که از فتنهای بزرگ در آینده اسلام خبر میدهد، دلیل و گواهی بر شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها در قرآن نیست؟ این بانوی نورانی، جان خود را فدای حفظ اسلام در برابر انحرافی بزرگ و طغیانی کبیر کرد. این آیه بهطور اجمالی از توطئهای پس از رحلت رسول الله (ص) خبر میدهد که ریشههایش در زمان حیات ایشان شکل گرفته بود و حضرت پیوسته از آن بر حذر میداشت. فتنهای که قرآن در جایجای خود از آن سخن گفته و در این آیه با تعبیر «طغیان کبیر» از حقیقت آن پرده برداشته است.آیا جانفشانی در برابر چنین طغیان بزرگی جای تعجب دارد؟ آن هم از جانب یک وجود نورانی و مقدس که تمام وجود خود را وقف اسلام کرده است. اگر حضرت فاطمه سلام الله علیها جان خویش را در این راه فدا نمیکرد، آیا امروز دریچهای برای کشف حقیقت باقی میماند؟ بلکه باید گفت شهادت یگانه دختر رسول خدا (ص)، خود بخشی از همان فتنه و طغیان کبیر است؛ وجود نازنینی که پیامبر دائماً جایگاه والا و ملکوتی او را برای امت شرح میداد.
پاسخ تفصیلی
این مقاله در دست تکمیل است و پاسخ تفصیلی آن و استنادات قرآنی و روایی آن در طی روزهای بعدی در همین صفحه بارگذاری خواهد شد.