قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود

کُشته شدن این عاشق هجران کشیده و آزرده خاطر به ضرب شمشیر تو سرنوشت من نبود،و گرنه دل تنگ و بی رحم تو در انجام این کار هیچ ابایی نداشت و تعلل...

Wednesday, April 9, 2014

دوش در حلقه ی ما قصه ی گیسوی تو بود

دیشب در محفل ما عاشقان از سرگذشت زلف زیبا و تابدار تو حکایتی نقل شد و تا ساعاتی پس از نیمه شب از زنجیر گیسوی تو که دل های مشتاقان را گرفتار می...

Wednesday, April 9, 2014

یاد باد آن سر کوی توام منزل بود

یاد آن روزگاران به خیر باد که منزل و مأوای من بارگاه تو بود و خاک این درگاه همچون سرمه ای روشنی بخش دیدگان من بود.

Wednesday, April 9, 2014

خستگان را چو طلب باشد و قوّت نَبُود

اگر به آزردگان و دلخستگان راه عشق که در جستجوی یار و در طلب دیدار هستند، اما توانایی طی کردن راه عشق و رسیدن به آرزوی خود را ندارند، ستم کنی...

Wednesday, April 9, 2014

تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود

تا زمانی که از شراب و میکده ی عشق نام و نشانه ای وجود داشته باشد، پیوسته بنده و مطیع پیر مغان خواهیم بود.همیشه در برابر او متواضع و خاکسار و...

Wednesday, April 9, 2014

پیش از اینت بیش از این اندیشه ی عشّاق بود

در روزگاران گذشته بیش از اینها در فکر عاشقانت بودی، به طوری که عشق ورزی و مهربانی تو نسبت به ما در همه ی عالم مشهور و زبانزد بود.

Wednesday, April 9, 2014

سال ها دفتر ما در گرو صهبا بود

سالیان سال دفتر و کتاب ما در گرو شراب بود و میکده با داشتن مشتری هایی از اهل علم و درس و دعا، رونق داشت.یعنی ما در مدرسه درس و دعا می خواندیم...

Wednesday, April 9, 2014

یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بود

یاد آن روزها به خیر باد که تو پنهانی به ما توجه و عنایت داشتی و نشانه ی این عشق و محبت تو بر چهره ی ما نمایان بود.یاد آن روزگاری که تو ما را...

Wednesday, April 9, 2014

بود آیا که در میکده ها بگشایند

اگر در میخانه را به خاطر دل زاهد ریاکاری که به عبادت خود مغرور است، بستند؛ مطمئن باش که حتماً آن را به خاطر خدا باز خواهند کرد و این زاهد مغرور،...

Wednesday, April 9, 2014

دانی که چنگ و عود چه تقریر می کنند

آیا می دانی دو ساز چنگ و عود چه آهنگی می نوازند و در این آهنگ چه می گویند؟ می گویند:شراب و باده را دور از چشم دیگران و پنهانی بنوشد؛ زیرا که...

Wednesday, April 9, 2014

شراب بی غش و ساقی دو دام رهند

شراب پاک و زلال و ناب و ساقی زیبا و دلپسند، دو دام در سر راه خردمندان هستند که همه ی خردمندان و عاقلان عالم از کمند آنها رهایی نخواهند یافت.

Wednesday, April 9, 2014

گفتم کی ام دهان و لبت کامران کنند

به یار خود گفتم:دهان و لب شیرین تو چه وقت مرا به آرزویم می رساند و مرا از سخنان لطیف و بوسه های شیرین کامیاب می کند؟ گفت:به روی چشم، هرچه تو...

Wednesday, April 9, 2014

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند

واعظان که با رعایت تمام آداب نماز در محراب می ایستند و در بالای منبر از پندار و کردار نیک سخن می گویند و تظاهر به تقوی و پرهیزکاری می کنند، وقتی...

Wednesday, April 9, 2014

شاهدان گر دلبری زین سان کنند

اگر دلبران زیبارو به همین شیوه به دلبری و عشوه گری بپردازند، دل از زاهدان می ربایند و ایمانشان را سست می کنند.

Tuesday, April 8, 2014

غلام نرگس مست تو تا جدارانند

شاهان و تاجداران، بنده و برده ی چشمان زیبا و خمار تو می باشند و عاقلان هوشیاران از باده ی لب لعل گون تو که همان بوسه های مست کننده است، سرمست...

Tuesday, April 8, 2014

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند

کسانی که با یک نگاه خود،خاک را تبدیل به زر و کیمیا می کنند، آیا می شود به ما هم عنایت و توجهی داشته باشند؟ حالا که درمان دردها را می دانند، آیا...

Tuesday, April 8, 2014

سمن بویان، غبار غم چو بنشینند بنشانند

معشوقان زیباروی خوشبو هنگامی که با عاشقان همنشین می شوند، غم و اندوه را از دل آنها می زدایند و چنانچه به خشم و ستیز با مشتاقان خود بپردازند و...

Tuesday, April 8, 2014

در نظر بازی ما بی خبران حیرانند

عاقلان بی خبر از عشق و معرفت که ما عاشقان را نمی شناسند و از راهیابی به وادی عشق و رندی معذورند، از فضیلت نظر بازی ما اطلاعی ندارند و سرگشته...

Tuesday, April 8, 2014

آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند

کیست آن که از روی جوانمردی و بخشندگی به من محبت ورزد و به پیمان دوستی خود وفا کند و در حق گناهکاری مثل من -که شاید دوست خوبی هم نبوده -لحظه ای...

Tuesday, April 8, 2014

سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند

معشوق سرو قامت و زیباروی من که با ناز و عشوه حرکت می کند، چرا میل رفتن به باغ و گلستان را ندارد و با گل همنشین نمی شود و از گل یاسمن و بوی خوش...

Tuesday, April 8, 2014