ایل تشنه
انی صد دشنه در تن یک ایل تشنه می‌شود از برنگشتنت یک ایل تشنه، تشنه اگر بود زنده بود با تکیه بر ترنم چشمان روشنت
Tuesday, October 4, 2016
ای مسافر غریب، ای پرنده شهید
ای مسافر غریب، ای پرنده شهید ای همیشه سربلند، ای نجیب رو سپید سوره فصیح نور، بر لب تو می‌شکفت آفتاب عشق و درد در دل تو می‌تپید
Tuesday, October 4, 2016
ای شمشیرها دستم مگیرید!
این کیست از خورشید مولا، ماهروتر بی تاب‌تر، عاشق‌تر، عبدالله روتر می‌گفت من دست از حسینم برندارم الا شود بازویم از خون وضو، تر می‌گفت ای شمشیرها...
Tuesday, October 4, 2016
اولین داغ
شب سکوت وهم در مرداب ریخت جرعه جرعه جام خون در خواب ریخت شب صدای عاشقی را محو کرد شب زیارتگاه خورد و خواب شد
Monday, October 3, 2016
امسال دوباره شعر شدی
امسال دوباره پیراهن‌های کوتاه‌تر از پارسال در خیالشان پشت شکوه تو نشستند دیروز برادرم را آوردند استخوان‌هایی را که
Monday, October 3, 2016
اگر سحر برسد
اگر سحر برسد ... وای اگر سحر برسد، همین که قافله شام از سفر برسد، همین که زینب، قصه به قصه مویه کند، همین که طاقت ام البنین به سر برسد
Monday, October 3, 2016
اگر زینب نبود
سر نی در نینوا می‌ماند، اگر زینب نبود کربلا در کربلا می‌ماند، اگر زینب نبود چهره سرخ حقیقت بعد از آن طوفان رنگ پشت ابری از ریا می‎ماند اگر زینب...
Monday, October 3, 2016
اگر بگذارند
عشق سر در قدم ماست اگر بگذارند عاشقان را سر سوداست اگر بگذارند ما و این کشتی طوفان زده موج بلا ساحل ما دل دریاست اگر بگذارند
Monday, October 3, 2016
اشکواره
خم شد گذاشت روی زمین گوشواره را تا قدری التیام دهد گوش پاره را آتش گرفته گوشه دامان کوچکش آبی نبود چاره کند این شراره را
Monday, October 3, 2016
از غدیر تا عاشورا
هرچند که سوگوار برمی‌گردد آشفته و بی‌قرار برمی‌گردد از دشت شکوفه‌های رقصان در باد این قافله از بهار برمی‌گردد
Monday, October 3, 2016
از تبار اسماعیل
شب بود و دشت کربلا در تشنه کامی آغوش خود را تا غروب آب بگشود چشمانش از خشکیدن باران سخن گفت آغاز فصل آتش و خون و عطش بود
Monday, October 3, 2016
ابرهای معجزه
هفتاد و دو پرنده تنها، هفتاد و دوپرنده‌ی پرپر هفتاد و دو شقایق زخمی، هفتاد و دو شقایق بی سر صحرا سکوت، همهمه و غم، صحرا و گریه‌های دمادم درخیمه‌‎های...
Monday, October 3, 2016
... برخاست
آزاده مرد از همه خواهش‌ها، خود را رهیده یافت، رها برخاست عالم به احترام سزاوارش، از جایگاه خویش به‌پا برخاست وقتی که مرگ سرخ مسلّم شد، در ذهن...
Monday, October 3, 2016
جاودانه بودن قرآن و تعالیم آن در نگاه مثنوی
الطاف خداوندی به حضرت مصطفی(صلی الله علیه و آله و سلم) وعده داد: ‌ای محمد، اگر تو بمیری، این کتاب (قرآن کریم) نخواهد مُرد و این قرآن و تعالیم...
Sunday, October 2, 2016
جلوه‌ای معنوی اولیای خدا در نگاه مثنوی
مولانا در ستایش از حسام‌الدین که در حقیقت ستایش از همه اولیای الهی است، می‌گوید:‌ ای ضیاء‌الحق، این تو هستی که به سبب انوار وجودت، مقام و مرتبه...
Sunday, October 2, 2016
تولی و تبری در مثنوی
«راستان» اشاره به اولیاء‌الله و یاران اهل حق است که باید سر بر آستان آنها نهاد. راستان و مردان کامل می‌توانند کژی‌های ما را به راستی بدل کنند؛...
Sunday, October 2, 2016
توصیف عظمت و اشرفیت انسان کامل در مثنوی
نور عرشیان و افلاکیان و سایر موجودات ارضی و سماوی، از عظمت و سَطوت نور الهی انسان کامل به حیرت آمده است و مانند ستارگان در نور نیمروزی به زوال...
Sunday, October 2, 2016
توصیف قرآن در مثنوی مولوی
کلمات و حروف قرآن، ظاهری دارد، اما در ورای این ظاهر، باطنی بس عظیم و گران سنگ دارد. مضمون این سخن به حدیث نبوی اشاره دارد: «ان هذا القرآن اُنزل...
Sunday, October 2, 2016
تمجید و توصیف انسان کامل و اولیای الهی در مثنوی
عارف بالله یا انسان کامل از جهات شش‌گانه و حواسّ پنج‌گانه رهیده است؛ یعنی او از حیطه محسوسات و حصار مادیات بیرون است و از آن دوری جسته است و...
Sunday, October 2, 2016
تکاپو برای شناختن ولی نعمتان در مثنوی
مولانا می‌گوید: چرا برای شناخت مردان حق تکاپو نمی‌کنید و چشمان باطن را برای یافتن مردان حق به کار نمی‌گیرید؟ چرا چشم دلتان تو روشن نیست تا مردان...
Sunday, October 2, 2016