دماغ تو در چشم بغل دستی!
فکرش را بکنید، اگر قرار بود مثل کارتون «پینوکیو» دماغ آدم هایی که دروغ می گویند دراز شود، چه اتفاقی می افتاد. خیابان ها پر می شد از افرادی که...
Thursday, November 7, 2013
زورو
ساعت حدود سه ی بعد ازظهر بود و کوچه خلوت. خسته و کوفته تازه از اداره بر می گشتم، که در کمرکش کوچه ی منتهی به خانه ام، ناگهان صدای نتراشیده و...
Tuesday, September 3, 2013
در جستجوی محبوب
توی کوچه که ازش خبری نبود. خوب آخر موجود کم ارزشی که نیست، و عدم حضورش در کوچه پس کوچه های تنگ و تاریک جای دل نگرانی...
Tuesday, August 27, 2013
فکر بِکر
کنار خیابان منتظر تاکسی بودم که ناگهان یک اتومبیل شخصی جلوی پاهایم توقف کرد. قبل از اینکه حرفی بزنم در جلو را باز کرد و گفت: « بفرما بالا» با...
Tuesday, August 27, 2013
آدم دوسر
اوس غضنفر: حسینقلی خان شنیده ای که اخیراً یک لاک پشت دو سر در سواحل سنت لوئیس در ایالت فلوریدای آمریکا پیدا شده؟!
Tuesday, August 27, 2013
خانه ی ارزان قیمت
با حسینقلی خان قرار داشتم. قول داده بود که یک خانه ی اجاره ای خوب و مناسب برایم پیدا کند. بدقولی نکرد و سرساعت حاضر شد و گفت: برویم...
Tuesday, July 9, 2013
دو حالت دارد: (2)
برای اشخاص بیمار همیشه دو حالت وجود دارد: یا اینکه بیمه اند یا غیر بیمه. اگر بیمه اند وای بر احوالشان!... و با این گیردادن های بی مورد مراکز...
Tuesday, July 9, 2013
اِ...اِ...اِ... ببخشید
صبح دیر از خواب بیدار شدم. و از سرویس اداره جا مانده بودم خیلی دیرم شده بود. با سرعت از خانه بیرون آمده و پا به کوچه گذاشتم. شاید شما هم متوجه...
Tuesday, July 9, 2013
دو حالت دارد! (1)
راننده ای که تند می راند همیشه برایش دو حالت وجود دارد: یا اینکه تصادف کرده و خودش را از زحمت زنده بودن خلاص می کند! یا اینکه چند نفر را بکشتن...
Tuesday, July 9, 2013
شوخیه!
هیچ یک از بچه ها در خانه نبودند و دلیلی نداشت که به ندای عیال «لبیک» نگویم. خصوصاً که روز تعطیل بود و بی کاری، در خانه تنگم گذاشته بود. به ناچار...
Tuesday, June 25, 2013
صبیه ی اوس غضنفر
خانم آغا قرص صورتش را با چادر پوشاند و روکرد به اوس غضنفر و گفت: «اوس غضنفر، به خدا قسم اگه تموم دنیا را بگردین دامادی مثل هوشنگ خان پیدا نمی...
Tuesday, June 25, 2013
بهلول می خندد!!(6)
روزی در راهی می رفت ، مردی خوش سیما پیش آمد . بهلول سوالی از او کرد ، جوابی درشت داد و ترش رویی کرد . بهلول گفت : با این ظاهر خوش و باطن ناخوش...
Sunday, March 3, 2013
بهلول می خندد!!(5)
روزی چند مهمان سرزده وارد خانه اش شدند و 7طعام خواستند ،گفت :چیزی در خانه نیست .یکی از آنان گفت :وصف مهمان نوازی تو را شنیده بودیم گفت :دیر زمانیست...
Sunday, March 3, 2013
بهلول می خندد!!(4)
خواجه ای افسار قاطری را به دست گرفته، در جاده ای می رفت . بهلول از راه رسد و بصدای بلند گفت : بهای این الاغ چند است ؟ خواجه ای گفت این قاطر است...
Sunday, March 3, 2013
بهلول می خندد!!(3)
روزی به حجره ی خواجه ای رفت و گفت : صد دینار قرض بده . خواجه گفت : پنجاه دینار بیش ندارم . گفت : مانعی نیست ،پنجاه دینار طلب من !
Sunday, March 3, 2013
بهلول می خندد!!(2)
روزی او را به گناهی مؤاخذه کردند و پیش پادشاه بردند،بعد از اثبات گناه گفت بینی او را سوراخ کنید . گفت ای پادشاه ،والله که بینی من دو سوراخ دارد...
Sunday, March 3, 2013
بهلول می خندد!!(1)
ابووهیب بهلول ابن عمر والصیرفی کوفی معروف به بهلول مجنون در زمان هارون الرشید خلیفه ستم پیشه عصر خود می زیسته است .
Sunday, March 3, 2013
لبخند نوروزی
فقیری به در خانه ای رفت و گفت: شب عید است و دست ما خالی. عیدی دادن ثوابه. صاحب خانه که از آن خسیس‌ها بود، گفت: آره....پیداست مخت خرابه! فقیر...
Sunday, February 24, 2013
طنز نوروزی
نورِ پروژکتورها را طوری تنظیم کرده بود که میوه‌ها را درشت و شاداب نشان می‌داد. پاکتی برداشتم و اول از همه به سراغ پرتقال‌ها رفتم، اما همین که...
Sunday, February 24, 2013
101 قاعده برای نوشتن
اگر قاعده یک را نمی دانستید ایرادی ندارد.برای شروع هیچ وقت دیر نیست.بگردید ببینید جایی داور ادبی ای، دبیر جایزه ای ، منتقدی، ریویوگری، اسپانسری،...
Thursday, September 20, 2012