کوه کوتوله‌ها
در روزگاران گذشته یک درخت بود که در آن چند تا مارمولک با هم زندگی می‌کردند. مارمولک‌ها زبان همدیگر را می‌فهمیدند و به راحتی با هم صحبت می‌کردند....
Wednesday, November 4, 2015
جنگل رز
در زمان‌های گذشته باغی بود که در آن باغ پر از گل‌های رز خوشبو بود و توی یکی از این گل‌های رز یک جن زندگی می‌کرد که همه‌ی خانه و زندگی‌اش همانجا...
Wednesday, November 4, 2015
گنج طلایی
در گذشته‌های دور شهرها برای خودشان تشکیلات عجیبی داشتند. مثلاً در هر شهری یک نفر مأمور می‌شد که هر اتفاقی افتاد را بلندبلند فریاد بزند. معمولاً...
Wednesday, November 4, 2015
ایب کوچولو و کریستینه کوچولو
در کشور دانمارک یک رودخانه وجود دارد که اسمش گودنا می‌باشد. گودنا به معنی الهه است و معنی رودخانه‌ی گودنا می‌شود رودخانه‌ی الهه. یک تپه‌ی بزرگ...
Wednesday, November 4, 2015
داستانی از یوهنای سالخورده
وقتی باد در میان درختان بید می‌وزید انگار یک نفر داشت در آنجا آهنگ می‌نواخت و همراه آن چیزهایی می‌خواند اما کسی معنی آن کلمات را نمی‌دانست به...
Wednesday, November 4, 2015
پروانه
توی یک روستای با صفا و خوش آب و هوا پروانه‌ای زندگی می‌کرد. که از تنهایی خسته شده بود و تصمیم گرفت که دنبال گل‌ها برود و یکی از آنها را برای...
Wednesday, November 4, 2015
بلبل
در زمان‌های قدیم قصری وجود داشت که مال یک پادشاه چینی بود و قصر این پادشاه توی تمام دنیا تک بود. جنس آن قصر از چینی درجه‌ی یک و بسیار زیبا بود....
Wednesday, November 4, 2015
فرمانروای ظالم
روزی روزگاری در یک کشور پادشاه ظالمی زندگی می‌کرد که همه‌ی فکر و ذکرش جنگ و کشت و کشتار بود. او دوست داشت همیشه به مردم ظلم کند و با آنها بجنگد...
Wednesday, November 4, 2015
دونده‌ها
روزی در یک جنگل بزرگ مسابقه‌ی دویی برگزار شد و قرار شد که دو نفر را به عنوان برنده انتخاب کنند. البته به نفر اول جایزه‌ی بهتری می‌دادند. اما...
Wednesday, November 4, 2015
دوازده مسافر
هوا خیلی سرد بود. شب آرامی بود و آسمان خدا صاف و ستاره باران. مردمانی هستند که دینشان مسیحی است و عید آنها در زمستان می‌باشد و در آن شب سرد وقتی...
Wednesday, November 4, 2015
آدم برفی
آدم برفی با خودش می‌گفت: «آخ که این سرما چه کیفی داره. وقتی باد سرد توی صورتم می‌خوره و غرچ‌غرچ صدا می‌کنه، من کیف می‌کنم.» خورشید که داشت غروب...
Tuesday, November 3, 2015
آخرین رؤیای درخت بلوط کهنسال
میان یک جنگل پر از گل و گیاه و زیبا که کنار ساحل بود یک درخت بلوط پیر وجود داشت که سن این درخت پیر سیصد و شصت و پنج سال بود و این درخت فقط سالی...
Tuesday, November 3, 2015
قوهای وحشی
در کشوری پادشاهی زندگی می‌کرد که صاحب یازده پسر و یک دختر بود که هر کدام از پسرها وقتی می‌خواستند به مدرسه بروند یک ستاره به سینه می‌زدند و یک...
Tuesday, November 3, 2015
پری کوچک دریایی
در میان دریا، جایی که آب دریا بسیار گود و عمیق است موجوداتی زندگی می‌کنند که بسیار اسرارآمیزند. در آن اعماق درختان و گیاهان و ماهیان و صدف‌هایی...
Tuesday, November 3, 2015
دوست صمیمی
پدر یوهانس بیمار بود و در رختخواب خوابیده بود. حال او خیلی بد بود و چیزی تا مردنش باقی نمانده بود. تنها کسی که بالا سر او بود یوهانس بود که از...
Tuesday, November 3, 2015
گفت‌و‌گو با محمدرضا سرشار (رضا رهگذر) قصه‌گوی رادیو
اولین برنامه‌ی قصه‌ی ظهر جمعه‌ی رادیو، نوزدهم اردیبهشت 1319 در رادیو تهران آغاز شد. (البته شاید روز 19 اردیبهشت دقیق نباشد). در همان اولین هفته‌ای...
Friday, October 16, 2015
قصه‌گویی و هنر تخیل
هدف این نوشتار بازگشت خِرَد به زندگی روزمره است، در درون همه‌ی ما، گنج بی‌صاحبی از قوای پندار وجود دارد که غالباً بی هوش و در خواب است. ولی بیدارکردن...
Friday, October 16, 2015
کودکان قصه می‌گویند (قصه‌گویی کودکان)
داستان‌هایی که کودکان نقل می‌کنند، انعکاس دهنده‌ی تجارب آنان در مقام فرد یا عضو یک گروه است. با تحلیل این قصه‌ها به الگوهایی برخورد می‌کنیم که...
Friday, October 16, 2015
نمایش خلاق و تلویزیون
در سال‌های گذشته، نمایش خلاق، یکی از ارکان اصلی برنامه‌های آموزش یا رادیو تلویزیونی نوجوانان و حتی برنامه‌های سرگرمی بزرگسالان بود. در این برنامه‌ها،...
Friday, October 16, 2015
آغاز و انجام جلسه‌ی قصه‌گویی
گشایش و اختتام جلسات قصه‌گویی از اهمیت خاصی برخوردار است، چنان که در میان بسیاری از اقوام، جملات آهنگین خاصی برای شروع و اختتام جلسات قصه‌خوانی...
Friday, October 16, 2015