دلم رمیده شد و غافلم من درویش
دلم گریزان و فراری شد و من بیچاره و بینوا و بی خبر و ناآگاهم از اینکه بر سر آن دل شکار شده ی گرفتار و سرگردان چه آمده است؟
Tuesday, April 29, 2014
ای همه شکل تو مطبوع و همه جای تو خوش
ای معشوق که سراپای وجودت دلپسند و خوشایند و زیبا است!دل عاشق و شیدای من از عشوه و فریبندگی شیرین لب های شیرین گفتار تو شاد و مسرور است.
Tuesday, April 29, 2014
کنار آب و پای بید و طبع شعر و یاری خوش
در کنار آب روان و گوارا و پای درخت بید، همراه با ذوق شعری و معشوقی زیبا و دلربا و هم صحبتی با یاری شیرین رفتار و ساقی زیبا چهره ای خوش رفتار...
Tuesday, April 29, 2014
در عهد پادشاه خطا بخش جرم پوش
در روزگار پادشاهی که جرم و خطا را می پوشاند و گناه می خوردن را می بخشد، حافظ از ظرف بزرگی شاب می نوشد و فقیه پرهیزکار شهر که پیش از این فتوا...
Tuesday, April 29, 2014
دوش به من گفت پنهان، کاردانی تیز هوش
دیشب صاحبدل با تجربه و هوشیاری به طور پوشیده و پنهان از چشم نامحرمان رازی را با من در میان گذاشت که سزاوار و شایسته نیست که این سرّ او را از...
Tuesday, April 29, 2014
ببرد از من قرار و طاقت و هوش
آن معشوق زیبای بی رحم و بی اعتنا به عاشق که صورتی لطیف دارد، آرام و صبر و عقل را از من ربوده است.معشوق اعتنایی به عاشق زار خود ندارد و صبر و...
Tuesday, April 29, 2014
هاتفی از گوشه ی میخانه دوش
دیشب از کنج خلوت میکده فرشته ای از عالم غیب ندا در داد که:باده بنوش که گناه این کار مورد بخشایش پروردگار واقع می شود و او آن را می بخشد.
Tuesday, April 29, 2014
سحر ز هاتف غیبم رسید مژده به گوش
هنگام سحر از فرشته ی عالم غیب مژده ای به گوشم رسید که روزگار شاه شجاع است، پس بی پروا و بی ملاحظه شراب بنوش.
Tuesday, April 29, 2014
یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش
خدایا!این گل زیبا و تازه شکفته ی شاداب و خندان را که به من سپردی، از چشم زخم حسودان به تو می سپارم.خدایا!این معشوق دلربا و خندان را که چند صباحی...
Tuesday, April 29, 2014
چو بر شکست صبا زلف عنبر افشانش
هنگامی که باد صبای بیمارگون و خسته جان در زلف زیبا و خوشبوی یار من پیچ و تاب پدید آورد و در لابلای حلقه های آن پیچیدن گرفت، هر عاشق دلشکسته از...
Tuesday, April 29, 2014
خوشا شیراز و وضع بی مثالش
شیراز و طبیعت خرّم و هوای متعدل آن چه نیکوست.خدیا!این سرزمین را از خطر نابودی حفظ کن.
Tuesday, April 29, 2014
فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش
همه ی دل مشغولی و فکر و ذکر بلبل این است که گل یارش باشد و از آنجا که عاشق صادقی است به منتهای آرزوهای خود، رسیده، اما از سوی دیگر، گل مانند...
Tuesday, April 29, 2014
شراب تلخ می خواهم که مرد افکن بود زورش
شراب تلخی می خواهم که قدرت مستی اش چنان باشد که پهلوانان را هم از پای در می آورد تا به این وسیله لحظه ای از دنیا و گرفتاری های آن آسوده خاطر...
Tuesday, April 29, 2014
صوفی گلی بچین و مرقّع به خار بخش
ای صوفی!از زندگی و زیبایی های آن لذت ببر و بهره ای داشته باش و این لباس پاره پاره ی نشان فقر و زهد را دور بیانداز.این زهد و پرهیز ظاهری و آزار...
Monday, April 28, 2014
باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش
باغبان، آرزوهای بزرگ در سر دارد و می خواهد برای مدت اندکی با گل سرخ همنشین باشد، پس باید چون بلبل بر جفای خار دوری و هجران، یعنی مشکلات روزگار،...
Monday, April 28, 2014
اگر رفیق شفیقی درست پیمان باش
اگر دوستی دلسوز و مهربان هستی، در عهد و پیمان خود وفادار بمان.همیشه همدم خانه و گرمابه و گلستان باش!یعنی همه جا و در همه حال به عهد دوستی وفا...
Monday, April 28, 2014
به دور لاله قدح گیر و بی ریا می باش
در فصل شکوفایی شقایق که دشت و دمن به رنگ سرخ در می آید، جام شراب بگیر و به دور از هر گونه ریا و تظاهر بنوش و همراه با بوی دل انگیز گل سرخ در...
Monday, April 28, 2014
دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
از زلف زیبا و پر پیچ و تاب معشوق که مرا بی سر و سامان کرده است، آن چنان گله و شکایت دارم که نمی توانم بگویم و خودت باید بفهمی.
Monday, April 28, 2014
باز آی و دل تنگ مرا مونس جان باش
ای یار و دلبر!برگرد و همدم این دل تنگ من شو و محرم اسرار پنهانی این سوخته در آتش عشق باش و قصّه ی درد هجران مرا بشنو.
Monday, April 28, 2014
درد عشقی کشیده ام که مپرس
درد و رنجی از عشق کشیده ام و زهر فراقی از یار چشیده ام که توضیح آن آسان نیست، خودت می دانی.
Monday, April 28, 2014