The current route :
چرا در ماه ذیالحجه، بخصوص دهه اول ذیالحجه سوره فجر بخوانیم؟
دکتر میثم شکری ساز کارآفرین و هنرمند ایرانی
بررسی و معرفی چهرههای برجستۀ روشنفکری در ایران
دخانیات: قاتل خاموش جسم و روان! راههای عملی برای رهایی از این اعتیاد مرگبار
جریانشناسی تاریخ معاصر (دورۀ پهلوی) صنعت چاپ در ایران و دلایل عدم استقبال از آن
دهه ذیالحجه: دروازههای نور برای هم سفره شدن با حاجیان و رستگاری ابدی
چرا ازدواج سفید تهدیدی برای خانواده و جامعه است؟
جریانشناسی تاریخ معاصر (دورۀ پهلوی)
جلوه ملکوت در پیوند خاک: رمزگشایی از ازدواج علی (ع) و فاطمه (س)
حمایت از خانواده زندانیان؛ مسئولیت اجتماعی در سبک زندگی اسلامی
محل دفن امام جواد(ع) کجاست؟
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
دعای طلب رزق و روزی امام جواد(ع)
میوه و سبزیجات نشاستهای
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
پیش شماره شهر های استان تهران
نحوه خواندن نماز والدین
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟

آری خدا تو را به سوی خویش خوانده بود
ای پیشوای آینههای زمین، امام! آیینه شکسته ما را ببین، امام ! بعد از تو با حریم شهیدان چه میکنند؟ بعد از تو چیست طالع این سرزمین، امام؟

آخرین بهار
این چندمین بهار، ولی بی تو میگذشت این اوج انتظار ولی بی تو میگذشت صبحی که بیحضور تو از راه میرسید عیدی پر از غبار ولی بی تو میگذشت

آخرین بدرقه
ای سرآغاز شب پوچ پریشانی من آخرین بدرقه ات در تب حیرانی من تو گرمای نگاهت من و سرمای صدا کی به خورشید رسد ذهن زمستانی من

ای مهربان
فریاد موهومی رسید از آسمان امشب خشم است و آتش گسترای کهکشان امشب از وحشت این لحظه های گنگ و بی احساس چشمم نمی خوابد بیا با من بمان امشب

ای که در بالا بلندی شهرهای
ای زمین فریادهامان بی صداست ریشۀ غم هایمان بی انتهاست ما زنسل درد و داغ و غربتیم حیرتی دیرینه با ما آشناست

ای بزرگ آفتاب آینه پوش
چهره شاهدان غبار گرفت عشق را موج انفجار گرفت چفیه، پوتین، پلاک، سنگر کو؟
زیر رگبار، دیده تر کو؟

اوج کهکشان
گلی به نام تو را تا به ما نشان دادند به مردۀ دل ما ساحرانه جان دادند تمام آنچه که به یک قرن نوع انسان داشت

او مظهر سادگی بود
شب بود و داغ شقایق، در کوچهها موج میزد قعر سکوتی سترون، مرگ صدا موج میزد دلهای غریب و شکسته، در انتظار بهاری

او برای زخمها، حس التیام بود
او برای زخم ها، حس التیام بود پیش تر زهر چه نام، سیدی بنام بود چیست در مرام او؟ هیچ! جز شکوه عشق هر کسی که می رسید محو آن مرام بود

امتداد نگاه
زخمهایی که بر پیکرم بود آتش زیر خاکسترم بود امتداد نگاه غریبت آشنا با دو چشم ترم بود