The current route :
یاری هروی مُذَهّب، نقاش، خوشنویس و شاعر سده دهم هجری
یاری هروی کاتب خوشنویس زبردست خط نستعلیق سده دهم هجری در هرات
میر علی هروی از سرآمدان نستعلیقنویسی و خوشنویس بزرگ قرن دهم هجری
نکات کلیدی برای آمادگی غذایی در شرایط اضطراری
معرفی اپلیکیشن های مذهبی برای ماه مبارک رمضان
معرفی مساجد تاریخی ایران که کمتر شناخته شده اند
بهترین مواد غذایی برای ذخیره سازی بلند مدت در خانه
فرهنگ انتظار در عصر تهاجم: تبیین گفتمان مهدویت و پاسخ به تحریفها
محمد شفیع هروی حسینی خوشنویس خط شکسته نستعلیق در سده یازدهم هجری
سید محمدطاهر سیدزاده هاشمی عالم، مورخ، شاعر، نویسندە، عارف و خوشنویس کُرد اهل ایران
گناهان حضرت یوسف در قرآن
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
چهار زن برگزیده عالم
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
نحوه خواندن نماز والدین
پیش شماره شهر های استان گیلان
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
بهترین دعاها برای ختم به خیر شدن معامله کداماند؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟

تو مرا خون، من ترایم خونبها
چون خودی را در رهم کردی رها تو مرا خون، من ترایم خونبها هرچه بودت، دادهای اندر رهم در رهت من هر چه دارم میدهم شاه گفت ای محرم اسرار ما

بیگانه میسوزد
نه تنها خیمه گاهم ز آتش بیگانه میسوزد که بنیاد وجودم، از غم جانانه میسوزد
در خونین ز چشمانم، به دامن، چون نیفشانم؟ که پیش دیدگانم، کودکی در دانه میسوزد

بمان
بمان که روشنی دیده ترم باشی شبیه آینه ای در برابرم باشی هوای خیمه من بی نگاه تو سرد است بمان که مایه دلگرمی حرم باشی چه شد که از ته گودال سر در آوردی

بر حربگاه، چون ره آن كاروان فتاد
شور نشور واهمه را در گمان فتاد هم بانگ نوحه، غلغله در شش جهت، فكند هم گریه، در ملائک هفت آسمان فتاد هرجا كه بود آهوئى، از دشت پا كشید

بتاب ای مه
بتاب ای مه که زینب دل غمین است پریشان دل ز مرگ شاه دین است بتاب ای مه رقیه دل کباب است ز مرگ باب خود در پیچ و تاب است بتاب ای مه تو بر گلهای زهرا

آشوب
کربلا تیره گشت و پر آشوب کرد عمر حسین چونکه غروب گرد غم شد بر آسمان ز زمین آسمان خون گریست زین آشوب شد گلآلود و سرخ، آب فرات

هر که بیرونی بد از مجلس گریخت
هر که بیرونی بد از مجلس گریخترشته الفت ز همراهان گسیختدور شد از شکّـرستانش مگسوز گلستان مرادش ، خار و خس

نرود امشب و سحر نشود
خدا کند نرود امشب و سحر نشود که روز ما زشب تار تیره تر نشود چه فتنه ها که به دنبال این سحر نبود خدا کند نرود امشب و سحر نشود

مهمان خواهر میشود
امشب عزیز فاطمه مهمان خواهر می شود فردا میان قتلگه در خون شناور می شود
امشب درون خیمه گه دارد هزاران گفتگو فردا در این صحرا سرش دلدار خنجر می شود

گاه شروع خویش
پایان کار و ، مقصد راهم شهادت است گفت این سخن حسین ، به گاه شروع خویش
تا اصل و فرع دین خدا ، جاودان شود یکجا ، ز خود گذشت و ، اصول و فروع خویش