0
The current route :
واژه شناسی قرآنی: اِتّقاء، بَأس، حَذَر، خَشية، خَوف، ذُعر، رُعب، رَوع، رَهبة، شَفق، فَرَق، فزع، وَجف، وَحشة، وَجل، هَول مفردات قرآن

واژه شناسی قرآنی: اِتّقاء، بَأس، حَذَر، خَشية، خَوف، ذُعر، رُعب، رَوع، رَهبة، شَفق، فَرَق، فزع، وَجف، وَحشة، وَجل، هَول

«اتقاء» از «وقي» (واو، قاف و ياء) - که بر دفع چيزي از يک شيء دلالت دارد - گرفته شده است. اصل «اتَّقي، يتقي» اوتقي بر وزن افَتَعلَ است و معناي «وَقاه الله وقاية» مي‌شود خدا او را حفظ کرد.
واژه شناسی قرآنی: اِتّقاء، اِجتناب، اِنتهاء مفردات قرآن

واژه شناسی قرآنی: اِتّقاء، اِجتناب، اِنتهاء

«اتّقاء» از «وَقي» (واو، قاف و ياء) بر دفع چيزي از يک شيء دلالت دارد. «وقاه الله کلّ سوء»: خداوند او را از هر بدي بازداشت «وَقاه الله وَقيا و وِقاية و واقِية»: خدا او را حفظ کرد. تَوَقَّي و اتّقي به يک...
واژه شناسی قرآنی: اِتَعاظ، اِعتبار، تذکّر مفردات قرآن

واژه شناسی قرآنی: اِتَعاظ، اِعتبار، تذکّر

«اتعاظ» از «وَعظ» (واو، عين و ظاء) به معناي ترساندن و بازداشتن همراه با ترساندن گرفته شده است و به معناي پندپذيري و قبول موعظه،
واژه شناسی قرآنی: اِتَباع، اِجابت، اسلام، اِطاعت، اِقتداء، قَفا، عِبادت، قُنوت مفردات قرآن

واژه شناسی قرآنی: اِتَباع، اِجابت، اسلام، اِطاعت، اِقتداء، قَفا، عِبادت، قُنوت

«اتّباع» از «تبع» (تاء، باء و عين) اشتقاق يافته است. از عبارت اهل لغت استفاده مي‌شود که معناي «اتّباع» در پي ديگري قرارگرفتن و با او حرکت کردن است
واژه شناسی قرآنی: اَبناء، حَفدَة، ذرّيَة، سِبط، عَقِب، نَسل، وَلَد مفردات قرآن

واژه شناسی قرآنی: اَبناء، حَفدَة، ذرّيَة، سِبط، عَقِب، نَسل، وَلَد

«ابناء» جمع «اِبن» (همزه، باء و نون) و يکي از معاني «ابن» مذکر (فرزند پسر) است. برخي اهل لغت اصل «ابن» را «بنو» و برخي ديگر «بني»
واژه شناسی قرآنی: ابلیس، شیطان مفردات قرآن

واژه شناسی قرآنی: ابلیس، شیطان

«ابلیس» از «بلس» (باء، لام و سین) است و اهل لغت معتقدند «ابلیس» از «ابلاس» (باب افعال از بلس) مشتق شده است؛ زیرا او از رحمت خدا ناامید شد. برخی گفته‌اند:
واژه شناسی قرآنی: إبلاغ، اَداء، اَذان، اِطلاع، اِنباء، اِنذار مفردات قرآن

واژه شناسی قرآنی: إبلاغ، اَداء، اَذان، اِطلاع، اِنباء، اِنذار

«إبلاغ» از «بَلَغَ» (باء، لام و غين) به معناي اصلي رسيدن به چيزي است؛ مانند: «بلغتُ المکان»: به مکان مد نظرم رسيدم. در بلوغ گاهي رسيدن به يک چيز يا مکان خاص و گاهي اشراف و نزديک شدن به مقصود
واژه شناسی قرآنی: اِبلاس، قُنوط، يَأس مفردات قرآن

واژه شناسی قرآنی: اِبلاس، قُنوط، يَأس

«ابلاس» از «بلس» (باء، لام و سين) گرفته شده است. اين مادّه به معناي يأس و نوميدي، ندامت و پشيماني، حيرت و سرگرداني
واژه شناسی قرآنی: اِبل، اَنعام، بُدن، بَحيرة، بَعير، جَمل، ضامِر، عِشار، ناقه مفردات قرآن

واژه شناسی قرآنی: اِبل، اَنعام، بُدن، بَحيرة، بَعير، جَمل، ضامِر، عِشار، ناقه

«اِبل» (همزه، باء و لام) سه معناي اصلي شتر، بسنده بودن و سنگيني و چيرگي دارد. «ابل» اسم جمعي است که (از لفظ خود) مفرد ندارد. اين اسم مؤنث و جمع آن «آبال»
واژه شناسی قرآنی: اِبرام، اِتقان، اِحکام مفردات قرآن

واژه شناسی قرآنی: اِبرام، اِتقان، اِحکام

«ابرام» از «برم» (باء، راء و ميم) با چهار معناي اصلي احکام چيزي، خستگي از يک چيز، اختلاف دو رنگ و نوعي از گياه است. اهل لغت مادّه مذکور را به احکام معنا کرده