The current route :

فيلمنامه نويسان جهان
اين فيلمنامه نويس كهنه كار هاليوود، اكنون به فيلمنامه نويسي پرطرفدار تبديل شده است. نام او بي شک به فيلمنامه آن زنده است، پيوند خورده است. فيلمي كه در دهه هفتاد ساخته شد و در جنجال بسياري به پا كرد. هرگاه...

فيلم نامه نويسان ايران؛ نويسنده: كامبوزيا پرتوي
كامبوزيا پرتوي متولد 1334 در رستم آباد گيلان است. پدرش اهل مطالعه بوده و به دنبال آن خود او نيز به آثار محمد حجازي، حسين زماني و مستعان رو مي آورد. از مجله هاي مورد علاقه او در آن دوره مي توان به هنر و...

نگاهي به فيلمنامه «بازداشتگاه شماره 17»
بازداشتگاه شماره 17 از فيلم هاي دوست داشتني بيلي وايلدر نيست. قصه شگفت انگيزي ندارد و جزئيات گيج كننده در روايت و شخصيت پردازي خاص او، به سختي در فيلم ديده مي شود. داستان فيلم كه بر مبناي تم جذاب «خائن...

بازداشتگاه شماره 17 (سكانس F) (قسمت ششم)
گرامافون روي ميز وسط آهنگ «دوستت دارم» را مي نوازد. ده دوازده تايي از زنداني ها با هم مي رقصند، از جمله تريز به عنوان پاي هري و بلوندي به عنوان پاي يک زنداني ريشو. همه چيز خيلي رمانتيک و آرام است و هر...

بازداشتگاه شماره 17 (سكانس E) (قسمت پنجم)
يک روز زمستاني. نور بي رمق آفتاب. از ميان دروازه بزرگ اردوگاه دو وسيله نقليه داخل محوطه مي شوند. يک بيوک مدل 1939 و يک كاميون پوشيده با برزنت. هر دو ماشين گل آلود و داغان هستند و رويشان نشان صليب سرخ به...

بازداشتگاه شماره 17 (سكانس D) (قسمت چهارم)
بيست تايي از زنداني ها علاف توي آسايشگاه اين ور و آن ور مي روند. تريز و پرايس شطرنج مي زنند. جوي توي خلأ خيره شده. سفتون حوله اي به پيش سينه اش آويخته و توي صندلي نشسته وكوكي ريشش را مي تراشد. استاش روي...

بازداشتگاه شماره 17 (سكانس C) (قسمت سوم)
با گچ سفيد دايره اي به قطر حدود پنج متر روي زمين لخت كشيده اند.حدود چهل سرباز آمريكايي زنداني دور آن جمع شده اند. وسط دايره، كوكي و در دستش يک قوطي مقوايي. نزديک او، سفتون بالاي يک جعبه چوبي ايستاده. جلوي...

بازداشتگاه شماره 17 (سکانس B) (قسمت دوم)
از داخل ساختمان فرماندهي، همان كه پرچم صليب شكسته بر فرازش است، ده دوازده سرباز آلماني، مسلح بيرون مي آيند؛ و در حالي كه به طرزي گوشخراش در سوت مي دمند به سمت آسايشگاه ها مي روند. كلون هاي چوبي پشت درها...

بازداشتگاه شماره 17 (سکانس A) (قسمت اول)
سيم هاي خاردار و در زمينه: آسمان تيره يک شب زمستاني. در پس آن، باز هم سيم هاي خاردار. قنديل هاي يخ از سيم ها آويزان است. شعاع نورافكن ها هرازگاه از صحنه عبور مي كند. دوربين آهسته در مسير بين دو رديف سيم...

نقد فيلمنامه «من جايزه مي خوام»
با موفق شدن سينماي ايران در جشنواره هاي خارجي، منهاي برخوردهاي كشورهاي خارجي، اين فيلم ها رفته رفته موافقان و مخالفان داخلي خود را نيز پيدا كردند. در سال هاي اوليه پيروزي سينماي ايران در جشنواره ها، عمده...