The current route :

قاعدهی یَقین
وقتی علم به چیزی داریم سپس شك میكنیم آیا علم ما مطابق با واقع بوده یا خیر؟ به آن «قاعده یقین» گویند. مثلاً میدانستم رضا عادل است، اما امروز شك دارم آیا علم روز گذشتهام مطابق با واقع بوده یا خیر، بنابراین...

قاعدهی یَدْ
هرگاه شخصی بر چیزی تسلط داشته باشد به گونهای كه بتوان هر نوع تصرف و تغییری در آن ایجاد كند، چنین تسلط و اقتداری را «ید» گویند، و حكم به مالكیت كسی بر چیزی كه تسلط بر آن دارد «قاعدهی ید» نام دارد. مادهی...

قاعدهی نَفْی عُسْر و حَرَج
برای روشن شدن قاعدهی فوق ذكر یك مقدمه ضروری است؛ رابطهی انسان با كارها (اعم از فعل یا ترك) از سه حال خارج نیست: 1.كارهایی كه به آسانی قابل انجام است. مثل خوردن، آشامیدن، صحبت كردن. 2.كارهایی كه انسان...

قاعدهی مَیْسور
هرگاه مولی یا قانونگذار موضوع مركبی را كه دارای اجزاء و شرایطی است طلب كند، و یا عام استغراقیی را درخواست كند، اما مكلف از انجام دادن آن مركب یا عام به صورت كامل عاجز گردد، آیا دستور مولی نسبت به مقدار...

قاعدهی مُلازِمه
مقصود از قاعدهی ملازمه كه به ملازمه حكم عقل و شرع معروف است و به عبارت: «كلّ ما حكم به العقل حكم به الشرع و كلّ ما حكم به الشرع حكم به العقل» بیان میشود، این است كه: هرجا عقل یك «مصلحت» و یا یك «مفسده»...

قاعدهی لُطْف
از قواعد متداول بین امامیه قاعدهی وجوب لطف بر خداست. لطف چیست؟ معانی متعددی برای لطف ذكر شده است: 1.لطف عبارت است از اینكه هر صاحب حقّی به حقّش برسد (اعطاء كلی ذی حق حقّه)؛ 2.لطف یعنی بیان مصالح و

قاعدهی لاضَرَر و لا ضِرار
در مورد قاعدهی لاضرر روایات در حدّ استفاضه وارد شده است. فخرالمحققین میگوید: روایات قاعدهی لاضرر در حدّ تواتر است. امامیه به سه عبارت روایات مربوط به قاعدهی لاضرر را بیان كردهاند: 1.قال رسول الله...

قاعدهی قُرْعه
قرعه در لغت به معنای سهم و نصیب است، و در اصطلاح عبارت است از صفحات كوچكی از كاغذ یا غیر آن كه روی هر یك اسم یا علامتی گذارند، و برای رفع خصومت و تعیین حق در مواردی كه قانون اجازه داده به آن متوسل

قاعدهی دفع ضرر محتمل
از ادلهی حجیت مطلق ظنّ این است كه ظنّ به حكم، ملازم با ظنّ به ضرر است، و دفع ضرر مظنون از نظر عقل واجب است. پس عمل به ظنّ واجب است. توضیح اینكه، عقل هم حكم به قبح عقاب بلابیان دارد و هم حكم به وجوب دفع...

قاعدهی دَرْء
اسلام همواره مسلمانان و به ویژه حاكمان را از اینكه خون بیگناهی بر زمین ریخته شود و یا حرمت و آبروی انسانی به ستم مورد تعرض قرار گیرد برحذر داشته و بر «عصمت خون» و حرمت «عرض و ناموس» اصرار داشته و فریاد...