The current route :

صِحَّت حَمْل
علمای اصول برای تشخیص حقیقت از مجاز چهار معیار ارائه كردهاند: 1.تصریح واضع. 2.تبادر و عدم تبادر. 3.اطراد و عدم اطّراد. 4.صحت حمل و عدم صحت حمل، یا صحت سلب و عدم صحّت سلب.

شُهْرت
شهرت در لغت به معنای شایع و پخش شدن، ظاهر شدن و بالا رفتن است، و در اصطلاح بر سه قسم است: 1.شهرت روایی؛ 2.شهرت فتوایی؛ 3.شهرت عملی.

شَكّ
شك در لغت مقابل علم است، اما در اصطلاح برابری دو طرف اندیشه است. به دیگر سخن جایی كه مسئلهای مطرح باشد، و ذهن بین دو یا چند احتمال قرار گیرد، به گونهای كه ذهن به طرف یكی از احتمالات گرایش پیدا نكند،...

شُبْهه مَحْصُوره
شبهه محصوره و غیرمحصوره دو اصطلاحی است كه غالباً در موارد شبهات در اطراف علم اجمالی به كار میرود. مثلاً ظرفهای متعددی پیش روی ماست كه علم اجمالی به نجاست یكی از آنها داریم، گرچه آن ظرف نجس مشخص

شُبْهه بُدْویه
شبهه در لغت به معنای التباس و اشتباه درست به نادرست است. شبهه بدویه یعنی شبهه ابتدایی و آن شبههای است كه همراه با علم اجمالی نباشد.

سُنَّت
سنت در لغت به معنای طریقه و روش است، و منظور از سنت در سورهی مباركهی احزاب كه میفرماید: سنت خدا هرگز مبدّل نخواهد گشت. قانون كلی حاكم بر جهان است و در اصطلاح كلامیین و فقها گاهی سنت در مقابل

سَدِّ ذَرایِع و فَتْحِ ذَرایِع
سدّ یعنی جلوگیری كردن در مقابل فتح است. ذرایع جمع ذریعه در لغت به معنای وسیله و در اصطلاح تعاریف متعددی از ذرایج شده كه مناسبترین تعریف این است: ذریعه وسیلهای است كه منجر به احكام پنجگانه گردد.

سَبَبیّت و طَریقیّت
سبب عبارت است از چیزی كه هرگاه مانعی در كار نباشد باعث به وجود آمدن چیزی شود. چنانچه آتش سبب سوختن است

رَأی
«رأی» در موردی است كه خردمندان اختلاف كرده و اوضاع و احوال قضیه درهم باشد، آن گاه انسان به اندیشهی خود راه درست را پیدا كند. این كلمه در سراسر قرن اول هجری و پس از آن به كار رفته زودتر از آنكه لغت «قیاس»...

دَوْر
دور (به فتح اول و سكون ثانی) از اصطلاحات منطق و فلسفه است كه در سایر علوم مخصوصاً فقه و اصول كاربرد زیادی دارد. دور عبارت است از اینكه موجود شدن چیزی توقف داشته باشد بر موجود بودن خودش. به بیان دیگر