The current route :

پاسخ گویی به اشکالهای قاعده لطف
مخالفان، به برهان لطف دربارهی امامت، اشکالهایی کردهاند که متکلمان امامیه به آنها پاسخ دادهاند. در این قسمت از بحث، به نقل و بررسی این اشکالهای و پاسخهای آنها میپردازیم.

قاعده لطف و وجوب امامت
مهم ترین دلیل عقلی متکلمان امامیه بر وجوب امامت، مبتنی بر قاعدهی لطف است. قاعدهی لطف، یکی از قواعد مهم و اساسی در کلام عدلیه (امامیه متعزله) میباشد و مسائل کلامی بسیاری بر این قاعده، استوار شده است؛...

دلایل وجوب امامت
ممکن است گفته شود که از وجوب فعلی بر انسان، نمیتوان وجوبِ تحقّق بخشیدن و تحصیل موضوع آن را استنباط کرد؛ همان طور که از وجوب زکات یا خمس، نمی توان وجوب کسب مالی را که متعلّق زکات یا خمس است، نتیجه گرفت....

وجوب امامت از منظر مذاهب کلامی
اکثریت قاطع مذاهب و متکلمان اسلامی، امامت را واجب میدانند؛ اگر چه در این که وجوب امامت، وجوب کلامی است یا فقهی، عقلی است یا نقلی، اختلاف نظر دارند. برای روشن شدن این مطلب، دیدگاه مذاهب کلامی را یادآور...

جایگاه امامت از منظر تاریخی
گفت و گو دربارهی خلافت و امامت، یکی از مهم ترین و دیرینتر بحثهایی است که در جهان اسلام، پس از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میان مسلمانان مطرح شده است. اگر چه پیش از آن، دربارهی مسائل...

جایگاه امامت در احادیث اسلامی
در احادیث اسلامی نیز امامت جایگاه برجسته و منزلت والایی دارد. در حدیث نبوی معروف، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است: «من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میتة جاهلیة؛(1) کسی که بمیرد و امام زمان...

قرآن و جایگاه امامت
امامت در تفکر اسلامی جایگاهی والا و اهمیت بسیاری دارد. از قرآن کریم به دست میآید که جایگاه امامت از نبوت نیز برتر است، زیرا خداوند، ابراهیم (علیه السلام) را که دارای مقام نبوت و رسالت بود مورد آزمونهای...

تعاریف متکلمان اسلامی از «امامت»
متکلمان اسلامی «امامت» را با تعبیرهای متفاوتی تعریف کردهاند. مجموع این تعریفها به دو دستهی کلی تقسیم میشود: دستهی اول را تعریفهای عام و دستهی دوم را تعریفهای خاص مینامیم. تعریفهای عام، نبوت را...

کاربردهای واژهی امام در قرآن
واژهی امام در قرآن در مصادیق گوناگونی به کار رفته است که به دو دسته قابل تقسیم است: مصادیق بشری و مصادیق غیر بشری.

صفات و وظایف امام
آن دسته که به حکم عقل باید دارا باشد، مانند مصونیت از بیراهه رفتن، پوشیده نماندن کارها بر او، عدم فراموشی، داناتر بودن، عدالت در کارها و رفتار با مردم.