The current route :

واژه شناسی قرآنی: اِبداع، اِحداث، اِنشاء، بَدأ، بَرأ، تکوين، جَعل، خَلق، ذرأ، صُنع، فَطر
«ابداع» از «بدع» (باء، دال و عين) به دو معناي آغاز کردن و پديدآوردن يک چيز بدون نمونه قبلي و بريدن و خسته شدن است. برخي اهل لغت «بدع» را به پديدآوردن چيزي که سابقه وجودي نداشته است و کسي از

واژه شناسی قرآنی: اِبداء، اِبراز، اِجهار، اِذاعَة، اَذان، اِشاعَه، اِصداع، اِظهار، اِعلان، بَرَح، بَيان، حَصحَصَ، سَفر، شُرّع، طُلوع، کَشف
«ابداء» از «بُدوّ» (باء، دال و واو) داراي معناي اصلي: ظهور و آشکار شدن يک چيز است. از جمله «بَدَا الشيئُ... بُدُوّاً» و مانند آن - که اهل لغت ذکر کردهاند-

واژه شناسی قرآنی: اَبَد، بَقاء، ثُبوت، حُقُب، خُلود، دَوام، سَرمَد، واصِب
ماده و بنای «اَبد» (همزه، باء و دال) دارای دو معناست؛ از جمله مدت طولانی. بعضی اهل لغت واژه «اَبد» را به معنای دهر و روزگار میدانند و برخی از آنان مشتقات «أبد» را در ضمن شواهد و جملاتی معنا

واژه شناسی قرآنی: اِبتهال، لَعن
«ابتهال» گاهی در کلام اهل لغت مطلق و گاهی با قید «الی الله» یا «فی الدعاء» به معنای لعن و نفرین علیه کسی، تلاش و جدّیت در دعا، اخلاص در دعا، تضرع در پیشگاه خدا، تضرع و مبالغه در

واژه شناسی قرآنی: اِبتهال، تَضرّع
«ابتهال» که گاهی در کلام اهل لغت مطلق و گاهی با قید «الی الله» و یا «فی الدعاء» آمده است به معنای لعن و نفرین، تلاش و جدیّت در دعا،

واژه شناسی قرآنی: اِبتهال، اِبعاد، رَجم، سَبّ، طَرد، لَعن
«ابتهال» از «بهل»، (باء،هاء و لام) دارای سه معنای اصلی است: الف) رها و آزاد کردن؛ ب) نوعی از دعا؛ مباهله (نفرین و دعای دو طرف علیه یکدیگر) از همین باب است؛ ج) آب قلیل.

واژه شناسی قرآنی: ابتلاء، امتحان، تَمحیص، فِتنه
«اِبتلاء» از «بَلوى» (باء، لام، و او و یاء) دارای دو معنای اصلی است: الف) کهنه و فرسوده کردن یک چیز؛ ب) نوع خاصی از امتحان و آزمودن.

واژه شناسی قرآنی: اِبتغاء، اجتراح، اراده، اِقتراف، اِلتماس، اَمر، بَحث، تجسّس، تحرّی، تحسّس، سؤال، شَهوت، طَلب، عزم، قصد، کسب
«بَغیة» مصدر و ریشه «ابتغاء» است. «بغی» (باء، غین و یاء) دارای دو معنای اصلی طلب و فساد است.

واژه شناسی قرآنی: اِباق، حَیَد، فِرار، مَحیص، مَناص و هَرَب
«إِباق» اسم از «أبق» (همزه، باء و قاف) به معنای فرار برده از مولای خویش و گریختن غلام است. برخی اهل لغت ماده یادشده را به رفتن و فرار بنده بدون ترس از مولا و شدت عمل او معنا کردهاند.

واژه شناسی قرآنی: باء، اِدبار، اِعراض، تَولّی، صَدّ، صَدَف، عَدل، عَسعَسَ
«إدبار» از «دُبُر» (دال، باء و راء) به معنای آخر و پشت یک شیء اشتقاق یافته است. اهل لغت «إدبار» را به معنای پشت کردن و اعراض و خلاف و نقیض اقبال دانستهاند.