The current route :

چرا وجود تعریف نمی شود
گاهی ما، از ماهیّت چیزی-و به قول مرحوم هیدجی(ره) ماهیّت مفهوم اسم (در مقابل مفهوم اسم؛ که می شود: تعریف لفظی)-سؤال می کنیم، بدون اینکه کاری به موجود بودن یا نبودنش داشته باشیم؛ مثلاً می پرسیم: ققنوس چیست؟...

وجود در فلسفه ی اسلامی
این مبحث، همان است که گاهی تحت عنوان "بداهت وجود"می آید و مسأله ی بداهت وجود، آنگونه که مرحوم مطهّری (قدّس سّره) تحقیق فرموده، از مباحثی است که در فلسفه ی ارسطو مطرح بوده و این مسأله ی اشتراک وجود، از...

حکمت چیست؟
موضوع هر علمی، آن چیزی است که از عوارض ذاتیّه اش، در آن علم، بحث می شود و موضوع فلسفه، موجود مطلق است؛ یعنی موجود از آن جهت که موجود است و نه موجود مقیّد که فی المثل موجود از آن جهت که انسان است، که

استحکام علم الهی
در این جا شایسته است به بهانه ی این که در این بیت، اشاره به اساس محکم مباحث حکمی شده، اندکی از موقعیّت و منزلت این علم صحبت بکنیم.

تاریخ حکمت
زمانی در یونان باستان مردانی می زیستند که حقیقت را تابع تلقّی انسان قلمداد می کردند؛ چون از این طریق توانسته بودند سوداگری کنند و مالهای هنگفتی بدست آورند. آنها با برخورداری از فنّ مغالطه به وکالت ظالمان...

قلمرو حکمت الهی
بحث در فضیلت حکمت است بر علوم دیگر و این که علّت این برتری، به موضوع و مسائل آن است که همه، شرافت دارند بر موضوع و مسائل مطروحه در دانشهای دیگر؛ پس اینجا مباحث حکمت را چنان بر می شمرد که در عین حال

اشرف معارف انسانی
بحث ارزش گذاری علوم از دیرباز مورد توجّه بوده و حکما، غالباً علمی را شریفترین علم محسوب می داشته اند که از شریفترین معلوم صحبت کند؛ و البتّه حکیم عارف، حکمت الهی را از آن جهت که مسائلش پیرامون ذات و صفات...

حکمت نخستین
اگرفلسفه پاسخ گویی نیازهای معنوی بشراست و قلمروآن، تا همه هستی گسترش دارد، و وظیفه ی او، تبیین مسائل مربوط به خدا، انسان و جهان است، نمی تواند ازمباحث سرنوشت سازی چون نبّوت، خالی باشد؛ (1)و البته این بسته...

انسان ابن خلدون
باید دانست( خدا ما و ترا رهبری کند) که این جهان را با همه آفریدگانی که در آن هست چنان می بینیم که بر شکلی از ترتیب و استواری و وابستگی علل به معلومات و پیوستگی کائنات و هستی ها به یکدیگر و تبدیل و استحاله...

جهان شناسی و جایگاه انسان
فارابی ذات باریتعالی را خالق همه چیز و سبب همه موجودات، مبرا از همه نقائص و وجودی بالفعل می داند. عالم از ذات واحد حضرت حق صادر شده است، خداوند چون واحد است و صدور کثیر از واحد هم محال است بنابراین عقل