The current route :

لذت از منظر ابن سینا
حمد و سپاس بیکران مر خداوندی راست که آفرینندة جهان هستی است و بوجود آورندة انسان و قرار دهندة او در روی زمین به عنوان خلیفه الله. شاهد غیب و عیان و تنظیم کننده همة آنها با قوانین ناشی از حکمت بالغهای...

مبانى و ریشههاى نقد تئاتر
آن گونه که در کتب ومقالات گوناگون آمده است، نقد، عبارت از بررسى نقاط ضعف و قوت یک اثر و تمییز سره از ناسره است. چنانکه از تعریف فوق برمىآید، منتقد براى ارزیابى اثر هنرى مىبایست معیار و میزانى داشته باشد...

نقد هستى شناسانهى هنر
موضوعى که براى سخنرانى امروز من تعیین شده، نقد هستى شناسانهى هنر است. از آنجا که بحث دربارهى نقد هستى شناسانهى هنر است، لازم است که ابتدا دربارهى هستى شناسى از منظر کلى و سپس دربارهى هستى شناسى هنر...

پدیدار شناسى و نقد آثار هنرى
در نقد »پدیدار شناسانه«، پدیدار شناسى ترجمهاى است براى فنومنولوژى. بنابراین نقد فنومنولوژیک را مورد بررسى قرار مىدهیم تا بدانیم با گونههاى دیگر نقد چه تفاوتى دارد. فنومنولوژى مأخوذ از ریشهى فاینستاى...

نقد موسیقى: طرح چند سؤال
مقدمتا باید خدمتتان عرض کنم که من به هیچوجه منتقد موسیقى نیستم. خدمت دوستان عرض کردم که کار من به هیچوجه نقد موسیقى نیست و در جاهاى دیگر هم از من خواسته شده که نقد موسیقى کنم ولى من بضاعت آن را نداشتم،

فرمالیسم
فرمالیسم به مثابهى یک سرى از ایدههاى ژانرى )Generic( دربارهى تجربه کردن و تفسیر هنر، استمرار و ثبات بى بدیلى را در راستاى تئورى سازیهاى قرن بیستم نشان داده و به تنهایى، یا بیشتر در اشتراک با سایر راهبردهاى

مردان ماده و دیالکتیک
«مثال مطلق» [همان] حقیقت مطلق است، معرّف نهایی و کامل و کافی مطلق و خدا و کائنات است. خدا همان اندیشه ی اندیشه ها و یگانگی مطلق ذهن و عین است. جهان در حقیقت خویش چیزی جز «مثال مطلق» نیست. اگر ما جهان را

مارکسیسم کلاسیک و مشخصات آن
تاریخ هیچ کاری نمیکند. هیچ غنای عظیمی ندارد؛ «و در هیچ نبردی نمیجنگد.» بلکه این انسان است - انسان واقعی، انسان زنده - که فعالیت میکند، غنا دارد، و در هر نبردی میجنگد. اندیشهی باطلی است که گمان کنیم...

مارکسیسم از زبان مارکس (2)
کمونیستها در منزلت عمومی پرولترها چه جایگاهی دارند؟ کمونیستها یک حزب مستقل و متعارض با سایر احزاب طبقه کارگر نیستند. منافع آنان، متفاوت از منافع طبقه کارگر به عنوان یک کل، نمیباشد. کمونیستها هیچ نوع...

مارکسیسم از زبان مارکس (1)
هنگامی که مارکس در سال 1883 درگذشت، افکاری که از خود باقی گذاشت، چندان شسته و رُفته نبود و او در هیچ یک از آثارش به خلاصه کردن اندیشههایش به طریقی کامل و منظم نپرداخته بود. افزون بر آن، بخش بزرگی از