The current route :
#تاریخ انقلاب اسلامی در راسخون
#تاریخ انقلاب اسلامی در مقالات
#تاریخ انقلاب اسلامی در فیلم و صوت
#تاریخ انقلاب اسلامی پرسش و پاسخ
#تاریخ انقلاب اسلامی در مشاوره
#تاریخ انقلاب اسلامی در خبر
#تاریخ انقلاب اسلامی در سبک زندگی
#تاریخ انقلاب اسلامی در مشاهیر
#تاریخ انقلاب اسلامی در احادیث
#تاریخ انقلاب اسلامی در ویژه نامه
محمود کاوه
حماسه کاوه (10)
اواخر سال 60 بود. سپاه آماده ميشد تا با همراهي ارتش، عمليات بزرگ و سرنوشت ساز «فتح المبين» را در جبهههاي جنوب انجام دهد. نيروهاي زيادي به منطقه اعزام شده بودند. آن موقع، ما در مشهد بوديم. با پنج ـ شش...
محمود کاوه
حماسه کاوه (9)
بعد از شهادت محمود، در زمان رياست جمهوري آيت الله خامنهاي، آقا به مهاباد، پادگان لشگر ويژه شهدا تشريف برده بودند.
پادگان بزرگي بود. مسجدي هم كه درست كرده بودند، بزرگ بود. همة نيروهاي لشگر به مسجد آمده...
محمود کاوه
حماسه کاوه (8)
هر كس در سقز ميماند، بايد شرايط سخت آنجا را هم تحمل ميكرد. كمبود نيرو و مهمات، زمستانهاي سرد، نگهبانيهاي طولاني، آماده باشهاي مدام و پي در پي و خيلي مشكلات ديگر كه رس بچهها را ميكشيد و خستهشان ميكرد....
محمود کاوه
حماسه کاوه (7)
خيلي از بچهها دفعه اولشان بود كه ميخواستند به كردستان بروند. آموزشها فشرده بود و نفسگير. مسؤولين و مربيهاي پادگان آموزشي امام حسين(عليه السلام) تهران، هر روز به بهانهاي صحبت را به خطرات جنگ در كردستان...
محمود کاوه
حماسه کاوه (6)
زمستان سال1359 بود. گروهي صدوهشتاد نفره از شيراز آمده بودند ديواندره. بايد ميرفتيم و آنها را ميآورديم سقز.
گروه ما بيست نفر بيشتر نميشدند؛ با سه-چهار ماشيني كه داشتيم، ميرفتيم اسكورت و نيروهايي را...
محمود کاوه
حماسه کاوه (5)
فكر همه چيز را كرده بوديم. ميخواستيم با كمترين تلفات، عمليات بزرگي انجام دهيم. آخرين مرحلة شناسايي مواضع دشمن تمام شد، ولي هنوز مسألهاي تمام ذهنم را مشغول كرده بود. هر چه فكر كردم راه چارهاي پيدا كنم،...
محمود کاوه
حماسه کاوه (4)
عمليات آزاد سازي جاده بانه ـ سردشت كه تمام شد، محمود را راضي كردم كه چند روزي با هم مرخصي برويم.وقتي به مشهد رسيديم. روز بعد خبرم كرد كه فردا پادگان آموزش، اردوي پايان دوره دارد. من هم كه از نيروهاي پادگان...
محمود کاوه
حماسه کاوه (3)
عمليات آزاد سازي جاده بانه ـ سردشت كه تمام شد، محمود را راضي كردم كه چند روزي با هم مرخصي برويم.وقتي به مشهد رسيديم. روز بعد خبرم كرد كه فردا پادگان آموزش، اردوي پايان دوره دارد. من هم كه از نيروهاي پادگان...
محمود کاوه
حماسه کاوه (2)
عمليات كه تمام شد، بيشتر نيروها به پيرانشهر برگشتند. نزديك غروب، يكي از بچههاي مهندسي خبر آورد كه بولدزر مهندسي، نزديك روستاي «بوستان بيك» گير كرده است. خواستم چند نفر همراهش بفرستم كه گفت «فايدهاي...
محمود کاوه
حماسه کاوه (1)
محمود كاوه، نوجواني بود كه وقتي شيپور جنگ نواخته شد، بدون لحظهاي درنگ، راهي دياري شد كه بعدها از او انساني ساخت متفاوت با آدمهاي ديگر. گرچه مانند بسياري از هم سن و سالهايش جواني ميكرد، جست و خيز داشت،...