اسطوره Myth
اسطوره در لغت به معني افسانه و قصّه است. واژه‌ي فرنگي آن از کلمه‌ي يوناني mythos گرفته شده که به طور کلّي بر هر قسم قصّه و پيرنگي، چه واقعي باشد...
Tuesday, September 5, 2017
استخدام/ گُمارش Syllepsis
يکي از آرايه‌هاي ادبي است که از ايهام گرفته شده و آن است که واژه‌اي دو معنا داشته باشد و شاعر يا نويسنده تنها يک معنا را از آن خواسته باشد اما...
Monday, September 4, 2017
استعاره Metaphor
استعاره در لغت به معني عاريت گرفتن، به عاريت خواستن، ايرمان گرفتن و يکي از انواع مجاز است و عبارت از اضافت (نسبت) مشبه به يا مستعار به مشبه يا...
Monday, September 4, 2017
ارسال المثل/ ارسال مَثَل Gnomic Verse
ارسال مَثَل در لغت به معني مثل آوردن و تمثيل جستن است و در بديع آن است که شاعر مَثَل معروفي را در شعر خود بياورد يا شعر يا سخن حکيمانه‌اي بگويد...
Monday, September 4, 2017
ادبيّات پوچ نما/ پوچي Literature of the Absurd
اين عنوان به آن دسته آثار داستاني (داستان) و نمايشي اطلاق مي‌شود که به نحوي بر پوچي، بيهودگي، بي معنائي و بي هدفي شرايط هستي و زندگي انسان تأکيد...
Monday, September 4, 2017
ادبيات تعليمي/ ارشادي Didactic Literature
ارشاد در لغت راه نمودن، راه راست نمودن، راه حق نمودن، به حق و درستي رهنمون کردن است و در اصطلاح هر اثر ادبي که هدف آن ارشاد و تعليم باشد در جرگه‌ي...
Monday, September 4, 2017
ادبيات آرمانشهر/ ادبيات مدينه فاضله Utopian Literature
Outopos يا utopia کلمه‌اي يوناني و به معني «هيچستان» است. اصطلاح ادبيات آرمانشهر که مأخوذ از همين واژه است به آن دسته از آثار ادبي عطف مي‌کند...
Sunday, September 3, 2017
اجازه‌ي شاعري/ جواز شاعرانه Poetic Licence
آزادي شاعر در ترک معيارهاي رايج زبان است که در کاربُرد مجاز قافيه، وزن و ديگر جنبه‌هاي شعر متجلّي مي‌شود و بنا به ضرورت شعري در محدوده‌اي قابل...
Sunday, September 3, 2017
ابهام Ambiguity/Plurisignation
ابهام در لغت به معني پوشيده گذاشتن، مجهول گذاشتن، به مرحله‌ي وضوح نرساندن، بسته کردن کار، پوشيده گفتن، دور کردن و راندن کسي را از کار، پيچيدگي،...
Sunday, September 3, 2017
ابداع/ بدعت/ سَلامة الاختراع Invention
ابداع در لغت به معني طرز نونهادن و نوپديد آوردن و ايجاد و اختراع و خلقت و آفرينش آمده و در علم بديع آن است که شاعر و نويسنده مضمون تازه و نو...
Sunday, September 3, 2017
آيروني Irony
به معني عام، صناعتي است که نويسنده يا شاعر به واسطه آن، معنايي مغاير با بيان ظاهري در نظر دارد. اين کلمه در ادبيات غرب مأخوذ از نام شخصيتي قراردادي...
Sunday, September 3, 2017
آفاقي/غيرشخصي/بيطرف Objective
اصطلاح objective، در مقابل subjective در اصل از فلسفه‌ي کانت استخراج گرديد. اما حوزه‌ي کاربردي آن محدود به فلسفه باقي نماند و به ادبيات و نقد...
Thursday, August 31, 2017
آرکاديا Arcadia
در اصل نام منطقه‌اي کوهستاني در پلوپونس Peloponnese بوده. بعدها تئوکرات (Theocritus)، شاعر يونان باستان زندگي شبانان سيسيل را موضوع اشعار شباني...
Thursday, August 31, 2017
آشنايي زدايي Defamiliarization
اين اصطلاح در اصل برگرفته از مباحث نقد صورتگرايي است که نخستين بار توسط شکلوفسکي (Sheklovsky)، صورتگراي روسي به کار رفت. به موجب اين نظريه، آشنايي...
Thursday, August 31, 2017
آدم گونگي/ تشخيص Personification; Prosopopeia
در اصطلاح بيان، آدم گونگي (ميرجلال الدين کزازي) آن است که گوينده عناصر بي جان يا امور ذهني را به رفتاري آدمي وار بيارايد. براي نمونه در اين بيت:
Thursday, August 31, 2017
آپولوئي - ديونوسي Appollonian-Dionysian
اين اصطلاح مأخوذ از نام دو تن از خدايان يونان باستان است: آپولو رسول خدايان و الهه‌ي حامي موسيقي، طب، جواني و نوربود و گاه با خورشيد يکي مي‌شد،...
Thursday, August 31, 2017
احمدبن يوسف کاتب (1)
(م213 يا214ق) ابوجعفر احمدبن يوسف بن قاسم بن صبيح عجلي (بالولاء) کوفي. اجدادش قبطي نژاد و از موالي بني‌عجل بودند، بدين سبب به نام عجلي معروف...
Saturday, August 12, 2017
احمدبن يوسف کاتب (2)
(م334ق) ابوجعفر احمدابن ابي الحسن (يا ابي يعقوب) يوسف بن ابراهيم کاتب معروف به ابن دايه. او و پدرش يوسف از شاعران و نويسندگان دربار طولوني بودند...
Saturday, August 12, 2017
احمدبن يوسف کاتب (3)
(م437ق) ابونصر احمدبن يوسف السليکي المنازي الکاتب، سليک به صيغه‌ي تصغير نام مردي بوده که صاحب ترجمه بدو منسوبست و از هويت او اطلاعي در دست نيست،...
Saturday, August 12, 2017
احمدبن مير منشي
قاضي احمدبن شرف الدين حسين حسيني قمي (953- پس از 1015ق) از تاريخ‌نگاران و ادباي دوره‌ي صفويه. اجدادش از عراق به قم مهاجرت کرده و برخي از آنان...
Thursday, August 10, 2017