The current route :
وقف؛ میراث ماندگار تمدن اسلامی و ستون تمدن نوین
شایع ترین علت انسداد روده
ازعربستان تا روم: تصویری از جاهلیت جهانی قبل از میلاد پیامبر اکرم (ص)
قوی ترین تقویت کننده اعصاب
ناب ترین اشعار مولانا
موانع و منافع اجرای قانون سوت زنی
چگونه با خامه صبحانه خامه قنادی درست کنیم؟
نحوه نگهداری شیر مادر در یخچال و فریزر و دمای اتاق
چگونه با حنا موهای سفید خود را قهوه ای کنیم؟
ضرورت استفاده از اطلاعات مردم پایه
خسوف و كسوف در زمان غیرطبیعی
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
متن کامل سوره واقعه با خط درشت + صوت و ترجمه
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
پیش شماره شهر های استان تهران
پیش شماره شهر های استان گیلان

جلوگیری از جعل و تحریف
اعتبار و ارزش منابع حدیثی به جایگاه راویانی بازمیگشت که از دورهی تقیید یا کتابت، حدیث را از نسلی به نسل بعد منتقل میکردند و با توجه به اهمیت سماع در وثاقت احادیث، ناگزیر محدثین به نگارش

کتابی برای گشایش سختیها
پس از قرآن حدیث مهمترین منبع استنباط احکام بود و در مغرب عهد مرینی نتوانست اهمیت و جایگاهی چون فقه و قرائت به خود اختصاص دهد، اما به لحاظ اهمیت و نقش آن در فتوای فقهی ناگزیر باید به این

اصطلاح شناسی حُجیّت در علم اصول فقه
یا حجت، اصطلاحی است که در علم اصول فقه امامیة و منطق مورد استفاده است و از نظر مفهوم در استعمال منطقیین، تفاوتی با مقصود اصولیین دارد. حجت در زبان عربی به معنای آن چه که قابلیت و

حِجر اسماعیل در طواف و موقعیت تاریخی آن
از بقاع متبرکه از لواحق خانهی کعبه، که محلّ سکونت حضرت اسماعیل و مادرش هاجر بوده، سپس مدفن ایشان و نیز عدهی کثیری از پیغمبران و پیغمبر زادگان گردیده است.

حجرالاسود دست راست خداوند در زمین
(سنگ سیاه) سنگی است صیقلی که شکل بیضی نامنظم دارد، سیاه رنگ مایل به سرخی، با نقطههای قرمز و خطهای زرد، که بر دیوار رکن شرقی خانهی کعبه نصب شده است، و حاجیان هنگام طواف

حجر ؛ اسباب و عوامل بروز آن و گروههای محجور
به فتح حاء و سکون جیم و راء، از اصطلاحات فقه امامیه است و در لغت به منع بازداری و جلوگیری میباشد، و در اصطلاح فقهی به حالتی گویند که برای برخی اشخاص پیش آمده و بر طبق قوانین شرعی آنان

اصطلاح شناسی حُجّت
لغتاً یعنی برهان و دلیل که با آن حریف را قانع و یا دفع کنند و جمع این کلمه حُجَج و حِجاج است. مصدرهای حِجاج، احتجاج و محاجّه از همین ریشه است (لسان العرب). رجلٌ مِحجاج یعنی آدم / مرد دلیل آور و

گزیده ای جامع درباره فریضه حجّ
به فتح اول مصدر و به کسر آن اسم است، در لغت به معنی قصد و هدف قرار دادن کاری معین است. و در اصطلاح فقه اسلامی به قصد و رفتن به سوی مکه و خانهی خدا در روزهای معینی از سال به هدف

الحبوة در لغت و در اصطلاح فقهاء
نامی عام برای رشتهای از کتابها دربارهی یکی از مسایل فقه شیعی امامی. واژهی «حبوة» در لغت به معنی دادن چیزی به کسی بلاعوض است. حبوة در اصطلاح فقها عبارت از آن چیزی است که بزرگترین

حبوة واجب است یا مستحب؟
حبا، یحبو، حبواً به فتح و کسر حاء و سکون باء و فتح واو - حباء به کسر حاء. این قول لحیانی است و بعضی حبوة را اسم مصدر دانستهاند. حباء: عطاء بدون منت و جزا. حبا حبواً: عطا کرد عطا کردنی