انسان با مسئولیت خود و تعهدی که تنها در قبال خویش دارد محور هست و باید قرار می گیرد و در مسیر تربیت یافتگی فاصله بودن تا شدن را طی می کند.

بدیهی است هرچه ملاک یا ملاک‌ها جامع تر و با توجه به شرایط و فضاهای تربیتی واقع بینانه‌تر باشند، برای طبقه بندی فلسفه‌های تربیتی مناسب تر خواهند بود.

رویکردها در فلسفه تعلیم و تربیت چه نقشی دارند و تا چه حد به کار می آیند؟

دین اصطلاحا به معنای اعتقاد به آفریننده ای برای جهان و انسان، و دستورات عملی متناسب با این عقاید می باشد.

با تأکید بر نقش مذهب و باورهای دینی و ارائه تفسیری از هستی در ارتباط با وجود متعالی، حقیقت و وحدت حقیقت را از منظری تاریخی - زیستی - فردی می نگرد، و این نگاه او ابعاد گوناگون تربیتی فرد را تحت تأثیر قرار...

پنج اصل جهان بینی مکتب وجود گرایی، همه بر مدار هستی انسان، استقلال وجودی، و آزادی و اعتبار وجودی او دور می زنند تا آنجا که آدمی تنها در قبال خودش مسئول و متعهد شناخته می شود و کمال او به خودش واگذار گردیده...

به رغم خداباوری، حقیقت را به امر درونی و شخصی فرد باز می گرداند و معرفت را با استناد به معیارهای ذهنی و روانشناختی فرد تفسیر می کند. بدیهی است نگاه او به انسان، تربیت و کمال انسانی از همین زاویة تنگ و...

کوهن در کتاب ساختار انقلاب‌های علمی کوشیده است نشان دهد که چگونه در مراحل رشد علوم طبیعی انتقال‌های بزرگ اتفاق افتاده است. چنین انتقال‌هایی ظاهرا هنگامی رخ داده که یک پارادایم علمی موجود در حل مسائل مهم...

ارزش نظریه ممکن است در تفاوتی باشد که از طریق کمک به ما در روی آوردن به تلاش‌های تربیتی روزمره، در عالم واقع ایجاد می کند.

به رغم تلاش‌هایی که در بعضی جهات برای از میان بردن رویکرد سیستمی در فلسفه تعلیم و تربیت و نیز در خود فلسفه صورت گرفته، این رویکرد هنوز مورد استفاده و نافذ است و راه نسبتا ساده ای برای سازمان دادن موضوعات...