The current route :
وقف؛ موتور محرک ایران برای پیشتازی علمی، فرهنگی و آموزشی در تمدن نوین اسلامی
سندروم خوردن شبانه چیست و آیا درمانی دارد؟
امنیت، نعمتی الهی: بستر اطاعت و پایه سلامت جامعه در قرآن کریم
حمایت از مظلوم سبک زندگی دینی و اخلاقی
وقف؛ ستون عدالت و خدمت عمومی در تمدن اسلامی
قد کشیدن برج ایفل در تابستان واقعیت دارد؟
آیا هوش مصنوعی در هر بار چت کردن آب مصرف می کند؟
وقف، بیداری و جهاد؛ میراث ماندگار تمدن اسلامی و جبهه مقاومت
در تشییع جنازه چه بگوییم
وقف و افق آینده؛ راهبرد اسلامی برای توسعه پایدار و پیشرفت تمدنی
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
پیش شماره شهر های استان گیلان
پیش شماره شهر های استان تهران
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
نحوه خواندن نماز والدین
چگونه از گناهان کبیره توبه کنیم؟
بهترین دعاها برای ختم به خیر شدن معامله کداماند؟

جنگ و طعم چاي تلخ
يكبار كه در خيابان ديدمش و سوارم كرد، به او گفتم: ببخشيد حاجرضا، من خيلي كوچيكم، ولي فكر نميكني براي شما كه اهل مسجد و شرع و اين حرفها هستيد، خوب نيست كه برويد چهارراه استانبول و دلار خريد و فروش كنيد؟...

به رسم مالك
سال 75 در تيپ 45 تكاور در منطقة فتحالمبين، جايي بعد از رودخانة كرخه خدمت ميكردم. مقر ما در زيرزمين و در مقابل آن حسينيهاي به دستور امير سرافراز شهيد صياد شيرازي و تحت نظارت ايشان ساخته شده بود. در مناطق...

اين دو عكس را داخل قبرم بگذاريد!
بهترين عكسي كه زمان جنگ گرفتم، همين عكس شهيد مصطفي علي عسگري است؛ خيلي ساده، ولي همراه با صداقت و اثرگذاري بينظير. توي چهرهاش نشان از يك تحول است. توفيق بزرگي است براي من كه از او عكس گرفتم.

اسمش را رقيه گذاشت!
شش سالش بود، كنار گلزار شهداي شهيدآباد بازي ميكرد. گفتم: رقيه، بيا بنشين ميخواهم با تو حرف بزنم، ديگر خواستم حقيقتش را به او بگويم. گفتم: رقيهجان اين قبر پدرت است. گفت: بابام اينجاست؟ گفتم: بله دخترم....

ميخواهم بجنگم، خميني تنهاست
تمام اين عالم كأنه دائماً از ابتداي خلقت دارد به ما ميگويد آقا نميشود آسماني بود، بالاخره گرفتار دنيا خواهي شد، خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو! ولي وقتي ميآيند طلائيه ميبينند نه، شهدا به ما ميگويند...

مو بچه شطم
هيچكس جعفر را بيكار نديد. يا در مأموريت انهدام جاده و پل بود؛ يا با مينكوب در ميدانهاي هويزه و سوسنگرد و بستان بود يا با دستهاي روغني در حال تعمير تانك و خودرو؛ و در اين سالها هم هيچوقت مرخصي درست...

معراج
سيّد ابوالقاسم حسيني را نمیدانم روحانی شاعر بخوانم یا شاعر روحانی. اما او را از اهالی زلال انقلاب و پایداری و از شاگردان صدیق مکتب اهلبیت(ع) میدانیم.
او که متخلص به «ژرفا» تخلص میکند غزل را بسیار...

گمان نكن بي صاحبم؛ او ميآيد
بالاي سرش آمدم. ديدم شكمش كاملاً پاره شده و همة رودههايش بيرون ريخته. با يك دست رودههايش را گرفته بود تا خودش را به ما برساند. سرش را توي دستهايم گرفتم. نوازشش كردم. گفت: گمان نكن بيصاحبم. آنكس كه...

عاشورا را به چشم ديدم
نفر اول مسابقات شد و به رسم كشتي با چوخة خراسان، پهلوان ناميده شد؛ عنواني كه حتي در جنگ هم همراه او بود و در روزهاي نخست حضورش در نبرد سوسنگرد، دكتر مصطفي چمران او را با اين عنوان صدا ميكرد. «شهيد رستمي...

قصه يک خبرنگار از قلم افتاده!
حالا بگذريم از کوتاهي برخي که زندگي نه شهيد خبرنگار استان کرمان را چاپ کرده اند و بعد تازه فهميده اند که اِاِاِ! شهيد محمد طائي هم خبرنگار بوده و از قلم افتاده! البته شهيد طائي در کرمان آدم گمنامي نبوده...