The current route :
وقف، بیداری و جهاد؛ میراث ماندگار تمدن اسلامی و جبهه مقاومت
در تشییع جنازه چه بگوییم
وقف و افق آینده؛ راهبرد اسلامی برای توسعه پایدار و پیشرفت تمدنی
وقف و سنت نبوی؛ نسخه جاودانه اسلام برای مهرورزی و عدالت اجتماعی
زمان مناسب بیدار کردن نوزاد برای شیر خوردن
هر آنچه درباره کوچک ترین کشور جهان باید بدانید
چرا برخی نوزادان در شیر خوردن مشکل دارند؟
عجیب ترین حیوانات ایران و جهان
آمنه و حلیمه: دو مادر، یک فرشته — ایام شیردهیِ نوزادِ مکه
ترسناک ترین حیوانات ایران و جهان
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
نحوه خواندن نماز والدین
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
طریقه خواندن نماز حضرت رسول(ص) برای طلب حاجت
خسوف و كسوف در زمان غیرطبیعی
متن کامل سوره واقعه با خط درشت + صوت و ترجمه
پیش شماره شهر های استان گیلان
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟

آخرین دیدار
آسمان کربلا آن روز آتش بار بود آن زمین سوخته دریایی از اسرار بود کوچههای آسمان پر بود از عطش آب هم چشم انتظار لحظه ایثار بود

آتش
تو دیدی چشم تر آتش بگیرد عزیزت پشت در آتش بگیرد تو دیدی پیش چشم باغبانی
درختی از کمر آتش بگیرد

آتش نی
روح طوفان زده! آیینه دل دریایی«نیست مانند تو در دیر مغان شیدایی» خطبهات شور دگر داد به خون شهدا دست عباسی، هر چند از او گشته جدا

آتش گرفت
پردههای ابرها در آسمان آتش گرفت لحظهها، در لحظههای بی امان آتش گرفت احتراق جادهها را، کاروان فریاد کرد کاروان در کاروان در کاروان آتش گرفت ناگهان در ناگهان در حیطه توفان سرخ

آب
آب هستم، آب هستم، آب پاک جاریم از آسمان، تا قلب خاک گاه ابر و گاه باران میشوم گاه از یک چشمه جوشان میشوم گاه از یک کوه میآیم فرود

آب هم هرم عطش خیز تو را باور کرد
آب هم هرم عطش خیز تو را باور کرد وقتی از خشکی لبهات لبش را تر کرد آن چنان آه کشیدی تو درآیینهی خون که غریو نفست گوش فلک را کر کرد

آب هر چند که مهریه دلتنگیهاست
آب هر چند که مهریه دلتنگیهاست آب یک عمر خجالت زدهی روی شماست آب آتش شد و بر مجمرهی جان افتاد نیمه شب، خستگی شهر به دوشاش پیداست

آب و عطش
از آن زمان که آه نبخشوده آب را دیگر ندیده هیچ کس، آسوده، آب را حق میدهم به آب که مرداب میشود شرم از نگاه خیس تو، فرسوده آب را

این سان
... صدای آب درآمد، چرا خدا، این سان؟ که تشنه از لب او ماندهام جدا، این سان
تمام بودن فردا به پای امروز است برای ماندن دینت چرا چرا این سان؟

این ذبح عظیم...
اینک دلباخته تا مرز عدم میآید آفتاب است که از شرق حرم میآید سدی از بال ملائک بگذارید که او